a.bavafa444@gmail.com
تحلیل یونگی مفهوم صفا و مروه

صفا و مروه: نه فقط دو سنگ، بلکه دو سمت رواناند؛ جایی که هاجر میانشان میدود، و ما هنوز در آن دویدن هستیم—even اگر هزار سال گذشته باشد
در قرآن آمده است:
إِنَّ ٱلصَّفَا وَٱلْمَرْوَٰةَ مِن شَعَآئِرِ ٱللَّهِ ۖ فَمَنْ حَجَّ ٱلْبَيْتَ أَوِ ٱعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا ۚ وَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًۭا فَإِنَّ ٱللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ
(بقره / ۱۵۸)
در ظاهر، این آیه یک حکم فقهی است.
اما در لایهی درونیتر، صفا و مروه «شعائر» هستند—نشانههایی از حقیقت.
در روان، این دو نقطه، همان دو قطب مهماند که:
- روان میانشان میدود،
- امیدی به رسیدن نیست،
- اما ایستادن، بدتر است.
و اینجاست که سایه، معنا، و پویایی انسان، رخ میدهد.
۱. صفا و مروه و ایگو: ایگو دوست دارد «مسیر مستقیم» داشته باشد؛ اما روان، اغلب در مسیر رفتوبرگشت رشد میکند—not در خطی صاف، بلکه میان دو قطب
هاجر، وقتی بین صفا و مروه میدود،
نه مقصد مشخصی دارد،
نه قولی برای نتیجه.
در روان، ما نیز بارها میان دو قطب درونی حرکت میکنیم:
- بین اطمینان و تردید،
- بین منطق و میل،
- بین گذشته و آینده.
صفا و مروه، تجسم این رفتوبرگشت بینتیجهی ظاهریاند،
که در دلش، تغییر رخ میدهد—even اگر ظاهراً تکرار باشد.
۲. صفا و مروه و سایه: آنچه میان این دو کوه اتفاق میافتد، نه دویدن ساده، بلکه روبهرو شدن با سایهی ترس، بیپناهی، و بینتیجگیست—even اگر اسمش عبادت باشد
در روانشناسی یونگ، سایه فقط بدیها نیست؛
بلکه ترس از ناتوانی، ترس از بیهودگی، ترس از «هیچ نشدن» هم بخشی از سایه است.
هاجر، در دویدن خود:
- با سکوت بیابان،
- با صدای گریهی کودک،
- با بیخبری از آینده روبهروست.
و این لحظه، دویدن میان دو سایه است.
هر رفت، تلاشیست برای نجات،
هر برگشت، تجربهی «دوباره هیچ» شدن.
اما در همین تکرار، معنا رخ میدهد.
۳. صفا و مروه و زخم: این دویدن، از زخمی درونی آغاز شده؛ زخمی به نام «تنها ماندن با مسئولیتی بزرگ»—و زخم، اگر با حرکت همراه شود، تبدیل به انرژی میشود
زخم هاجر، نه فقط در بیکسی،
بلکه در تضاد بین امید به خدا و ترس از فقر است.
در روان، ما بارها با چنین زخمهایی روبهرو میشویم:
- وقتی باید کاری بکنیم،
- اما نمیدانیم چه،
- و احساس میکنیم هیچ راهی نیست.
صفا و مروه، نماد پویایی زخمیست که در عوض درجا زدن، دویدن را انتخاب کرده—even اگر پایانش معلوم نباشد.
۴. صفا و مروه و شفا: شفا، زمانی رخ میدهد که فرد، نه بهخاطر نتیجه، بلکه بهخاطر وفاداری به زندگی، ادامه دهد—even اگر بارها برگشته باشد
زمزم، در پایان این دویدنها پیدا میشود.
اما نه بر بالای کوه،
بلکه در کنار پای کودک،
در نقطهای که هاجر دیگر دویدن را متوقف کرده.
یعنی:
«تو باید بروی، بگردی، بجنگی،
اما سرچشمه، جاییست که ایستادهای برای مراقبت—not برای پیروزی.»
و این، معنای شفا در روان است:
حرکت کن، تا زمینِ روان تو بجوشد—even اگر ندانی از کجا.
۵. صفا و مروه و روان: این دو کوه، درون ما هستند؛ صفا، صدای روشن درون؛ مروه، صدای اضطراب. و روان، باید بین این دو توازن بسازد—not از بین بردن یکی، بلکه با آشتی
در روانشناسی تحلیلی، دو قطب مکمل همیشه باید با هم دیده شوند:
- صفا: نقطهی آغاز، صداقت، امید.
- مروه: اضطراب، نیاز، حرکت.
و روان، با دویدن میان این دو،
نه فرار میکند، نه متوقف میشود.
او به تعادلِ پویایی میرسد—not سکون، نه آشفتگی، بلکه رفتوبرگشت آگاهانه.
۶. صفا و مروه و فردیتیابی: فردیتیابی فقط با یافتن نیست؛ با دویدن هم هست. با دیدن سایهها، شنیدن سکوت، و حتی نرسیدن—but نایستادن
یونگ میگوید:
«روان، در حرکت ماندگار میشود—not با ایستادن در نقطهای که امن است، بلکه با رفتوبرگشت در دل نادانستهها.»
صفا و مروه، همیناند:
- حرکت بین آگاهی و ناخودآگاهی،
- بین امید و بیتابی،
- بین توکل و عطش.
هاجر، مادر این سفر است.
و هر روانی که در مسیر فردیت باشد،
باید یاد بگیرد که میان صفا و مروهی درون خود بدود—even اگر زمزم هنوز نرسیده باشد.
جمعبندی: صفا و مروه، در قرآن و روان، دو قله نیستند؛ بلکه دو قطباند. نشانههایی از تناقض، تردید، تلاش و تداوم. و اینکه گاهی، باید میانشان بدوی—not برای رسیدن، بلکه برای ماندن زنده
در نهایت، صفا و مروه:
- دعوت به حرکتاند،
- بدون وعدهی نتیجه،
- اما با وعدهی حضور.
و پیامشان این است:
«بین یقین و اضطراب،
بین روشن و تار،
بین امید و عطش،
بدو—even اگر ندانی چرا.
چون دویدن تو، آیینیست؛
و زمین، اگر ببیند هنوز میدوی،
خواهد جوشید—even اگر دیر.
و زمزم، شاید چیزیست که از دل همین رفتوبرگشت به دنیا میآید—not از مقصد.»
سفر در اندیشه، در ۱۰ دقیقه
در اکو کاغذ، ادبیات، فلسفه و تاریخ را با نگاه یونگی تحلیل میکنیم. خلاصه ۱۵۰ کتاب و ۵۰ متفکر، در پستهایی ۱۰ دقیقهای ⏳ همیشه رایگان 📚✨ برای ورود، دکمهی زیر را بزنید 👇
ورود به اکو کاغذ
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحلیل یونگی مفهوم اذان
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحلیل یونگی مفهوم آیات محکمات
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحلیل یونگی سوره الإخلاص