"حکایت پیر چنگی" از دفتر اول مثنوی مولانا

موسسه سروش پژوهان ایرانیان
موسسه سروش پژوهان ایرانیان


حکایت پیر چنگی – از دفتر اول مثنوی

در روزگاری، پیری چنگ‌نواز بود که از راه نواختن چنگ در میان مردم امرار معاش می‌کرد. او فقیر و بی‌نوا بود و کسی به او اعتنایی نمی‌کرد. عمرش در خوش‌گذرانی و نوازندگی در مجالس دنیاپرستان گذشته بود، اما اکنون دیگر کسی قدر هنر او را نمی‌دانست و در تنگدستی و رنج به سر می‌برد.

او که خسته از فقر و دل‌شکسته از بی‌اعتنایی مردم بود، دردی در دل داشت که نمی‌دانست چگونه آن را بیان کند. روزی با خود گفت:

«عمری بیهوده گذراندم، شاید خدا مرا بپذیرد و درِ لطفش را به روی من بگشاید.»

با این نیت، رو به درگاه خداوند آورد و دلش را به سوی او گشود. اما او چیزی نداشت که پیشکش کند، جز همان چنگ قدیمی و کهنه‌اش. از روی اخلاص و فروتنی، چنگ را برداشت و به درگاه کعبه رفت.

وقتی به آنجا رسید، با شرمساری و چشمانی اشک‌بار به درگاه خداوند نالید و گفت:

«ای خدا! عمرم را به بیهودگی و غفلت گذراندم، اما حالا به تو پناه آورده‌ام. این چنگ را که تنها دارایی‌ام است، به نشانه‌ی توبه می‌شکنم تا دیگر به دنیا و هوس‌هایش بازنگردم.»

پس چنگ را شکست و همان لحظه ندا آمد که توبه‌اش پذیرفته شده است. خداوند از اخلاص او خشنود گشت و درهای رحمتش را بر او گشود. پیر چنگی، که از لطف و پذیرش خداوند سرشار شده بود، سبک‌بال و آزاد از غم‌های دنیا، به مسیر جدیدی در زندگی قدم گذاشت.

مفهوم و پیام داستان:

این حکایت، یکی از لطیف‌ترین تمثیل‌های مولانا درباره رحمت الهی، توبه‌ی واقعی و ارزش اخلاص است. در این داستان:

  • پیر چنگی نماد انسان گمراهی است که در دام دنیای فانی گرفتار بوده، اما در نهایت راه حقیقت را می‌یابد.
  • چنگ نماد دل‌بستگی‌های دنیوی و سرگرمی‌های بیهوده‌ای است که انسان را از مسیر حقیقت دور می‌کند.
  • شکستن چنگ نشان‌دهنده قطع تعلق از دنیا و بازگشت به راه حق است.
  • قبول توبه‌ی پیر چنگی نشانه‌ی بی‌کرانگی رحمت خداوند است که حتی گناهکاران دیرهنگام را نیز می‌پذیرد.

مولانا در این حکایت امید و بخشش الهی را یادآور می‌شود و می‌گوید هیچ‌کس از لطف و رحمت خدا محروم نیست. مهم اخلاص در نیت و بازگشت از راه نادرست است.

📌سفر قهرمانی جوزف کمپل شامل چندین مرحله است که قهرمان از دنیای معمولی خود فراخوانده می‌شود و وارد دنیای جدیدی می‌شود که در آن با چالش‌ها و دشمنان مواجه می‌شود. در این مسیر، قهرمان از یک راهنما یا استاد کمک می‌گیرد، با مشکلات و تضادهای درونی خود روبه‌رو می‌شود، و در نهایت از این تجربیات برای رشد و تحول استفاده می‌کند. پس از پیروزی بر موانع، قهرمان به دنیای خود بازمی‌گردد، اما با آگاهی و قدرت جدیدی که به دیگران کمک می‌کند. این سفر نشان‌دهنده‌ی فرآیند تغییر و تکامل فردی است.

۱) جهان عادی در "حکایت پیر چنگی" چگونه تعریف می‌شود؟

📌پاسخ کوتاه:

جهان عادی در این حکایت، زندگی مرد فقیری است که از راه نواختن چنگ امرار معاش می‌کند. او نه عبادتی دارد و نه از نظر اجتماعی جایگاهی محترم، بلکه با ساز زدن در میخانه‌ها و کوچه‌ها، زندگی خود را می‌گذراند. مردم او را فردی گمراه و بی‌ارزش می‌دانند.

📌جزئیات آموزشی:

  • پیر چنگی نماد انسانی است که در ظاهر، هیچ ارتباطی با عرفان و عبادت ندارد، اما در درون خود، جستجوگری پنهان دارد.
  • او عمرش را در نواختن چنگ گذرانده و از نظر مردم، فردی غافل و بی‌دین محسوب می‌شود.
  • او فقیر، تنها و ناامید است، اما هنوز در اعماق وجودش، امید به رحمت الهی دارد.
  • جهان عادی او، دنیایی است که در آن، فردی چون او، جایگاهی در مسیر عرفان و معنویت ندارد.

۲) فراخوان ماجراجویی در "حکایت پیر چنگی" چه مفهومی دارد؟

📌پاسخ کوتاه:

فراخوان ماجراجویی زمانی آغاز می‌شود که پیر چنگی از فقر و زندگی بی‌هدف خود خسته می‌شود و تصمیم می‌گیرد که برای اولین بار، به مسجد برود و خود را در پیشگاه خداوند بیفکند.

📌جزئیات آموزشی:

  • او که تاکنون هرگز به عبادت روی نیاورده بود، ناگهان احساس نیاز به خدا در قلبش زنده می‌شود.
  • در حالی که حتی تصور نمی‌کند خداوند او را بپذیرد، با تمام ناامیدی و شرمساری، به سوی مسجد می‌رود.
  • این اولین گام او در مسیر تحول است، هرچند هنوز نمی‌داند که چه چیزی در انتظارش است.

۳) امتناع از دعوت در "حکایت پیر چنگی" چگونه بروز می‌کند؟

📌پاسخ کوتاه:

امتناع از دعوت در این حکایت در تردیدهای درونی پیر چنگی دیده می‌شود، زیرا او فکر می‌کند که با این گذشته‌ی آلوده، لیاقت ورود به مسجد و صحبت با خدا را ندارد.

📌جزئیات آموزشی:

  • او باور دارد که سال‌ها عمر خود را به بطالت گذرانده و اکنون، جایی در درگاه الهی ندارد.
  • اما این ناامیدی، بخشی از آزمون اوست؛ آیا می‌تواند با وجود تمام اشتباهاتش، ایمان بیاورد و امید داشته باشد؟
  • او سرانجام بر این تردید غلبه کرده و وارد مسجد می‌شود.

۴) ملاقات با راهنما در "حکایت پیر چنگی" چه نقش مهمی دارد؟

📌پاسخ کوتاه:

خود خداوند، راهنمای پیر چنگی است. در شبی که او با دل‌شکستگی در مسجد می‌خوابد، ندایی الهی به او می‌رسد که نشان‌دهنده‌ی رحمت بی‌پایان خداوند است.

📌جزئیات آموزشی:

  • خداوند در خواب، او را مخاطب قرار داده و به او می‌گوید که هرچند مردم او را طرد کرده‌اند، اما درهای رحمت الهی همیشه باز است.
  • این لحظه، نقطه‌ی عطفی در زندگی پیر چنگی است که درمی‌یابد عشق و پذیرش خداوند، فراتر از ظواهر و قضاوت‌های انسانی است.

۵) عبور از آستانه در "حکایت پیر چنگی" چه مفهومی دارد؟

📌پاسخ کوتاه:

عبور از آستانه زمانی رخ می‌دهد که پیر چنگی، که خود را فردی بی‌ارزش و گناهکار می‌دانست، با دریافت رحمت الهی، به مرحله‌ای از آگاهی و نورانیت می‌رسد که زندگی‌اش را دگرگون می‌کند.

📌جزئیات آموزشی:

  • او دیگر همان پیرمرد فقیر و ناامید نیست، بلکه کسی است که حالا ارتباطی عمیق با خداوند یافته است.
  • او درمی‌یابد که خداوند، او را همان‌گونه که هست، پذیرفته و دوست دارد.

۶) آزمون‌ها، متحدان و دشمنان در "حکایت پیر چنگی" چه نقشی دارند؟

📌پاسخ کوتاه:

پیر چنگی در مسیر خود، با آزمون‌های درونی و بیرونی مواجه می‌شود که ایمان و اراده‌ی او را محک می‌زند.

📌جزئیات آموزشی:

  • متحدان: ندای الهی که او را به مسیر درست هدایت می‌کند.
  • دشمنان: ناامیدی و تردیدهای درونی‌اش که مانع حرکت او به سوی خدا می‌شوند.
  • آزمون‌ها: مواجهه با قضاوت‌های مردم، غلبه بر حس بی‌ارزشی، و پذیرش عشق الهی.**

۷) نزدیک شدن به غار درونی در "حکایت پیر چنگی" چگونه بیان می‌شود؟

📌پاسخ کوتاه:

این مرحله زمانی رخ می‌دهد که پیر چنگی از عمیق‌ترین ترس خود عبور می‌کند و متوجه می‌شود که خداوند نه‌تنها او را طرد نکرده، بلکه بیش از هر زمان دیگری، او را پذیرفته است.

۸) پیام نهایی "حکایت پیر چنگی" چیست؟

📌پاسخ کوتاه:

پیام نهایی این است که درگاه خداوند، همیشه به روی هرکسی که با اخلاص و عشق به سوی او بازگردد، گشوده است و هیچ‌کس برای رحمت الهی دیر نیست.

📌نتیجه‌گیری:

این حکایت تأکید دارد که خداوند، به نیت و قلب انسان‌ها نگاه می‌کند، نه به ظاهر و اعمال گذشته‌ی آن‌ها. عشق الهی، فراگیرتر از قضاوت‌های انسانی است.


📌سایه‌ها و ارتباطشان با کهن الگوهای سفر قهرمانی جوزف کمپل:

  1. سایه‌ی قهرمان (خود منفی): قهرمان به‌طور مداوم با جنبه‌های تاریک خود، ترس‌ها و ضعف‌های درونی‌اش روبه‌رو می‌شود. کهن‌الگوی سایه، نمایانگر این تضاد درونی است که قهرمان برای تحول باید بر آن غلبه کند و از آن عبور کند.
  2. سایه‌ی استاد (والد نیکوکار یا آموزگار معنوی): قهرمان برای رسیدن به خودآگاهی و توانایی‌های جدید، با شخصی حکیم یا استاد مواجه می‌شود که توانایی‌های درونی‌اش را بیدار می‌کند. این استاد در نهایت، قهرمان را به مواجهه با سایه‌ها و کشف حقیقت خود هدایت می‌کند.
  3. سایه‌ی حریف (آنتاگونیست یا نیروهای منفی): نیروهایی که از خارج قهرمان را به چالش می‌کشند و به‌طور معمول نمایانگر تضادها و مشکلات اجتماعی یا فردی هستند. کهن‌الگوی دشمن یا آنتاگونیست نشان می‌دهد که برای دستیابی به پیروزی و تکامل، قهرمان باید این موانع را شکست دهد.

سایه‌ی اصلی در حکایت پیر چنگی:

احساس بی‌ارزشی، یأس از رحمت الهی، و ناتوانی در درک حقیقت بخشش و کرامت خداوند.

ارتباط با کهن‌الگوها:

  1. پیر چنگی – کهن‌الگوی سالک گم‌گشته و توبه‌کار پذیرفته‌شده
    پیر چنگی، نماد انسانی است که زندگی خود را در غفلت و سرگردانی سپری کرده، اما در نهایت، دچار احساس پوچی و بی‌ارزشی می‌شود. او به خاطر پیشه‌ی خود (نواختن چنگ در محافل گناه)، خود را ناپاک و رانده‌شده از رحمت الهی می‌داند. سایه‌ی او، حس ناامیدی از لطف خداوند و باور به ناپاکی ذاتی خود است.
  2. چنگ – کهن‌الگوی هنر گمشده و ابزار تحول
    چنگ پیر، نمادی از نفس و زندگی اوست؛ سازی که زمانی برای سرگرمی و لذت نواخته می‌شد، اکنون به صدای شکایت و درد بدل شده است. زمانی که پیر، با دل شکسته، چنگ خود را در حریم کعبه می‌نوازد، این ساز از وسیله‌ای برای غفلت، به ابزاری برای بازگشت و آگاهی تبدیل می‌شود. سایه‌ی چنگ، استفاده‌ی نادرست از استعدادها و هنرهایی است که می‌توانند در مسیر حقیقت به کار روند، اما اغلب در راه‌های نادرست هدر می‌روند.
  3. کعبه – کهن‌الگوی منزلگاه حقیقت و رحمت مطلق
    کعبه، نماد محل بازگشت و پذیرش بی‌قیدوشرط الهی است. پیر چنگی، علی‌رغم ترس و ناامیدی، به درگاه خداوند می‌رود و همان‌جا، چنگ را به‌عنوان آخرین فریاد ندامت می‌نوازد. این حرکت نشان‌دهنده‌ی لحظه‌ی تحول و آگاهی او از این حقیقت است که هیچ‌کس از رحمت الهی محروم نیست. سایه‌ی کعبه، تصور اشتباه درباره‌ی دوری از خدا و ناامیدی از بخشش است.
  4. ندا و پذیرش الهی – کهن‌الگوی عشق بی‌قیدوشرط و بخشش مطلق
    پس از نواختن چنگ در کعبه، ندایی از جانب خداوند به پیر می‌رسد که او را بخشیده و پذیرفته است. این لحظه، نماد حقیقت نهایی است که خداوند، بنده را با قلب او می‌سنجد، نه با گذشته‌ی او. سایه‌ی این لحظه، توهم جدایی از خدا و ناتوانی در دیدن لطف و رحمت اوست.
  5. گریه و استغاثه‌ی پیر – کهن‌الگوی فروتنی و تسلیم در برابر حقیقت
    لحظه‌ای که پیر با دل شکسته و بی‌امید، چنگ خود را به عنوان آخرین امید می‌نوازد، نشان‌دهنده‌ی لحظه‌ی خلوص، شکست نفس، و پذیرش ناتوانی فردی در برابر عظمت خداوند است. در این نقطه، او دیگر تلاش نمی‌کند تا خود را اثبات کند، بلکه به حقیقت ضعف انسانی و قدرت بی‌کران عشق الهی تسلیم می‌شود. سایه‌ی این مرحله، ترس از پذیرفته نشدن و مقاومت در برابر فروتنی است.
  6. تبدیل چنگ از ابزار غفلت به وسیله‌ی نجات – کهن‌الگوی دگرگونی و پالایش روح
    پس از شنیدن پیام بخشش، پیر درمی‌یابد که حتی گذشته‌ی او و هنری که به گمانش وسیله‌ای برای غفلت بوده، می‌تواند پلی برای نجات او باشد. این نشان می‌دهد که هیچ‌چیز در زندگی انسان، ذاتاً ناپاک یا اشتباه نیست، بلکه بستگی دارد که چگونه از آن استفاده شود. سایه‌ی این بخش، نگاه منفی به گذشته و ناتوانی در دیدن امکان تحول در آن است.
  7. بازگشت پیر به سوی حقیقت – کهن‌الگوی تولد دوباره و سالک پذیرفته‌شده
    پس از شنیدن پیام الهی، پیر دیگر همان فرد پیشین نیست. او به جای آنکه خود را مطرود بداند، به یکی از مقربان تبدیل می‌شود. این نشان می‌دهد که رهایی از سایه‌ی ناامیدی و احساس گناه، کلید ورود به رحمت الهی است. سایه‌ی این مرحله، ترس از تغییر و باور به این که بخشش برای برخی ممکن نیست، است.

نتیجه:

سایه‌ی اصلی داستان، باور به جدایی از رحمت الهی و ناتوانی در پذیرش بخشش است. مسیر شفای آن، در درک این حقیقت نهفته است که هیچ‌کس از عشق و رحمت خداوند دور نیست و حتی بزرگ‌ترین خطاکاران نیز می‌توانند با قلبی خالص، دوباره به او بازگردند.

ادبیات ایران و جهان

📚 اکو کاغذ | یادگیری کتاب در ۱۰ دقیقه ✨ خلاصه بهترین کتاب‌ها در قالب ۸ سؤال و جواب 🎯 موضوعات: رشد فردی، بهره‌وری، اقتصاد، روان‌شناسی ⏱️ زمان مطالعه هر کتاب: ۱۰ دقیقه 📖 یاد بگیر، فکر کن، رشد کن!

ورود به اکو کاغذ