a.bavafa444@gmail.com
مکتب فکری تالس

مکتب فکری تالس
۱. مقدمه: تالس، آغازگر فلسفهی غرب
تالس، فیلسوف و دانشمند یونانی قرن ششم پیش از میلاد (حدود ۶۲۴–۵۴۶ ق.م)، اهل شهر مِیلتوس در آسیای صغیر بود.
او نخستین فیلسوفی است که در منابع باستانی چون ارسطو، «آغازگر فلسفهی طبیعی» لقب گرفته است.
تالس تلاش کرد تبیین عقلانی و غیر اسطورهای برای جهان ارائه دهد و بهجای خدایان اسطورهای، به عنصر طبیعی بهعنوان بنیان هستی اشاره کرد.
همچنین از نخستین چهرههایی است که میان فلسفه، ریاضیات و نجوم پیوند برقرار کرد.
۲. مکتب فکری: فلسفهی طبیعی (طبیعتگرایی فلسفی)
تالس، بنیانگذار مکتب ملطی بود که با هدف شناخت طبیعت (Physis) بر پایهی عقل و مشاهده تلاش میکرد.
او برخلاف سنتهای اسطورهای پیش از خود، برای پدیدههای جهان، علتهای طبیعی قائل شد و سعی کرد آنها را در قالب مفاهیم ابتدایی ولی بنیادین توضیح دهد.
۳. اصول کلیدی اندیشهی تالس
۳.۱. آب، عنصر بنیادین هستی (Arche)
📌 تالس بر این باور بود که منشأ و اصل همه چیز آب است.
🔹 در نگاه او، همه چیز از آب پدید آمده، از آن تغذیه میشود و در نهایت به آن بازمیگردد.
🔸 «آب» برای تالس، هم مادهی فیزیکی و هم اصل متافیزیکی بود.
📍 چرا آب؟
- بدون آب، حیات نیست
- گیاهان و حیوانات از آب تغذیه میشوند
- زمین روی آب قرار دارد (در تصور کیهانشناسی آن زمان)
۳.۲. طبیعت، نظممند و قابل شناخت است
📌 تالس از اولین کسانی بود که جهان را دارای قانونمندی طبیعی دانست.
🔹 بهجای ارجاع به خدایان و اسطورهها، برای پدیدههای طبیعی علل مادی و قابل مشاهده جستوجو کرد.
🔸 این نگرش، پایهگذار نگرش علمی و فلسفی در تمدن غرب شد.
۳.۳. "همهچیز جاندار است" (Hylopsychism)
📌 تالس باور داشت که ماده، بهنوعی دارای روح یا جان است.
🔹 برای مثال، آهنربا را دارای جان میدانست چون میتواند اجسام دیگر را جذب کند.
🔸 این نظریه، تلاش ابتدایی برای تبیین نیروها و حرکت در جهان بود.
۳.۴. پیوند فلسفه با نجوم و ریاضیات
📌 تالس تنها فیلسوف نبود؛ او در هندسهی ابتدایی، کاربرد ریاضی در نقشهبرداری، و پیشبینی خسوف نیز شهرت داشت.
🔹 او با محاسبهی زاویهی سایه، ارتفاع اهرام مصر را برآورد کرد.
🔸 همچنین گفته میشود که توانست یک خورشیدگرفتگی را پیشبینی کند (احتمالاً ۲۸ مه ۵۸۵ ق.م).
۴. متفکران کلیدی مرتبط با تالس
۴.۱. آناکسیمنس و آناکسیماندر – ادامهدهندگان مکتب ملطی
📌 هر دو از شاگردان یا متأثران مستقیم تالس بودند و اندیشهی او را ادامه دادند.
🔹 آناکسیماندر بهجای آب، «آپیرون» (بیکران و نامعین) را اصل هستی دانست.
🔹 آناکسیمنس «هوا» را بنیاد جهان دانست، اما همچنان بر عنصر طبیعی واحد تأکید کرد.
۴.۲. ارسطو – مدافع و منتقد
📌 ارسطو در «فیزیک» از تالس بهعنوان نخستین فیلسوف طبیعی یاد میکند.
🔹 او با ستایش از جسارت تالس در جستجوی اصل طبیعی جهان، از محدودیت نگاه تکعنصری او نیز انتقاد میکند.
۴.۳. فیلسوفان پیشاسقراطی – آغاز مسیر طبیعتگرایی
📌 تالس دروازهای گشود که به اندیشهی پارمنیدس، هراکلیتوس و دموکریتوس انجامید.
🔹 گرچه پاسخهایشان متفاوت بود، اما همه در چارچوبی عقلانی–فلسفی به بررسی هستی پرداختند؛ میراثی که تالس بنیان گذاشت.
۵. نقدها و چالشها
۵.۱. نگاه سادهانگارانه به مادهی بنیادین
📌 اندیشمندانی چون افلاطون و ارسطو معتقد بودند که آب نمیتواند علت نهایی همه چیز باشد.
🔹 انتخاب «آب» بیشتر شهودی و استعاری است تا کاملاً فلسفی یا تجربی.
🔸 اما همین «سادهانگاری اولیه»، نقطهی شروعی بزرگ برای تفکر بود.
۵.۲. ابهام در مفهوم جانداری ماده
📌 ایدهی جانداری آهنربا یا ماده، بعدها از نظر علمی نادرست تلقی شد.
🔹 با این حال، فیلسوفان مدرن مانند وایتهد، دوباره به ایدههایی چون «پانسایکیسم» (همهچیزجاندار) علاقهمند شدند.
۵.۳. کمبود نظامسازی فلسفی
📌 تالس هیچ اثر مکتوبی از خود باقی نگذاشت و اندیشهاش بیشتر از طریق روایتهای دیگران باقی مانده است.
🔹 بنابراین، تحلیل اندیشهاش دشوار است و گاه با افسانهسازی درهم آمیخته.
۶. تأثیرات بینارشتهای
۶.۱. در فلسفهی طبیعت
📌 تالس نخستین گام را در جهت «فلسفهی طبیعی» برداشت.
🔹 او مسیر را برای درک عقلانی پدیدهها، بدون توسل به اسطوره، هموار کرد.
۶.۲. در علم و نجوم
📌 پیشبینی خسوف و کاربرد هندسه در اندازهگیری، آغازگر پیوند فلسفه با علم بود.
🔹 روش مشاهدهمحور او، الهامبخش سنت علمی در یونان باستان شد.
۶.۳. در اندیشهی علمی مدرن
📌 جملهی مشهور گالیله: «فلسفه در این کتاب بزرگ طبیعت نوشته شده، به زبان ریاضی»، ریشه در روحیهی تالس دارد.
🔹 این دیدگاه که «طبیعت قانونمند است»، یکی از مهمترین میراثهای تالس است.
۷. جمعبندی
تالس، نه با پیچیدگی مفهومی، بلکه با سادگی جسورانهاش جهان را تکان داد.
او پرسشی بنیادین مطرح کرد: جهان از چه ساخته شده است؟
و برای نخستینبار، پاسخ را نه در اسطوره، بلکه در طبیعت و قانون جستوجو کرد.
📌 پیام جاودانهی او:
«جهان را میتوان با عقل فهمید، زیرا قانون دارد – و ما توانایی درک آن را داریم.»
📌سفر قهرمانی جوزف کمپل شامل چندین مرحله است که قهرمان از دنیای معمولی خود فراخوانده میشود و وارد دنیای جدیدی میشود که در آن با چالشها و دشمنان مواجه میشود. در این مسیر، قهرمان از یک راهنما یا استاد کمک میگیرد، با مشکلات و تضادهای درونی خود روبهرو میشود، و در نهایت از این تجربیات برای رشد و تحول استفاده میکند. پس از پیروزی بر موانع، قهرمان به دنیای خود بازمیگردد، اما با آگاهی و قدرت جدیدی که به دیگران کمک میکند. این سفر نشاندهندهی فرآیند تغییر و تکامل فردی است.
۱) جهان عادی در مکتب تالس چگونه تعریف میشود؟
📌 پاسخ کوتاه:
جهان عادی، جهانی است که پدیدههای آن با اسطوره، خدایان و روایتهای سنتی تبیین میشوند، نه با قانون و عنصر طبیعی.
📌 جزئیات آموزشی:
در این جهان، هر پدیدهای (از باران تا زلزله) حاصل دخالت خدایان تلقی میشود.
هیچ تمایزی میان افسانه و واقعیت وجود ندارد.
انسان در برابر طبیعت، منفعل و ترسان است و نمیکوشد آن را بفهمد یا بشناسد.
۲) فراخوان ماجراجویی چه بود؟
📌 پاسخ کوتاه:
فراخوان تالس، شهود بنیادینی بود که او را واداشت بپرسد: آیا میتوان بهجای روایت اسطورهای، عنصری طبیعی را بهعنوان منشأ همهچیز در نظر گرفت؟
📌 جزئیات آموزشی:
او این پرسش را پیش کشید: اگر آب، منشأ زندگی است، آیا میتوان آن را اصل بنیادین هستی دانست؟
او دعوت شد تا تفکر طبیعی را جایگزین تفکر اسطورهای کند – و این، نقطهی آغاز ماجراجویی فلسفه بود.
۳) امتناع از دعوت چگونه بروز کرد؟
📌 پاسخ کوتاه:
در جهانی که اسطوره، دین و ترس از خدایان حاکم بود، تالس در آغاز با تردید روبهرو بود: آیا جرئت میتوان داشت که جهان را بدون اسطوره توضیح داد؟
📌 جزئیات آموزشی:
ورود به قلمرو طبیعتگرایی به معنای عبور از منطقهی امن باورهای جمعی بود.
تالس احتمالاً با این ترس مواجه بود که اگر اسطوره را کنار بگذارد، ممکن است نظم اجتماعی یا معنویت زمانه فروبپاشد.
۴) ملاقات با راهنما در سیر فکری تالس چگونه رخ داد؟
📌 پاسخ کوتاه:
راهنمای تالس، مشاهدهی طبیعت، حرکت ستارگان، و نظم جاری در پدیدهها بود؛ طبیعت، آموزگار بزرگ او بود.
📌 جزئیات آموزشی:
تالس با سفر به مصر و آموختن هندسه، و با بررسی حرکت ستارگان، به درکی نو از نظم جهان رسید.
راهنمای او، عقل طبیعی و تجربهی مستقیم از جهان بود – نه متون مقدس یا اوراکلهای مذهبی.
۵) عبور از آستانه چگونه تعریف میشود؟
📌 پاسخ کوتاه:
عبور از آستانه زمانی بود که تالس بهروشنی اعلام کرد که «همهچیز از آب است» – یعنی طبیعت، اصل خویش را از درون خود دارد.
📌 جزئیات آموزشی:
با این ادعا، تالس رسماً جهان اسطورهای را پشت سر گذاشت و وارد جهان طبیعی شد؛ جایی که پدیدهها بهجای خواست خدایان، بر اساس عناصر و قوانین طبیعی تبیین میشوند.
او از تماشاگر طبیعت به جستجوگر علت بدل شد.
۶) آزمونها، متحدان و دشمنان تالس چه بودند؟
📌 پاسخ کوتاه:
آزمونها: کنار گذاشتن تفکر اسطورهای، تبیین پدیدهها با عقل، و پذیرش ریسک طرد اجتماعی؛
متحدان: مشاهده، هندسه، تجربه و شهود طبیعی؛
دشمنان: سنت اسطورهای، باورهای عمومی، و فشار دین رسمی.
📌 جزئیات آموزشی:
تالس با این پرسش مواجه شد: آیا میتوان بدون اسطوره به فهم جهان رسید؟
مقاومت در برابر چنین نگاهی از سوی جامعه محتمل بود.
اما متحد او، «نظم طبیعت» و «شهود عقلانی» بود که او را به پیش برد.
۷) نزدیک شدن به غار درونی چگونه رخ داد؟
📌 پاسخ کوتاه:
تالس درک کرد که جستوجو برای اصل هستی، نه فقط یک پژوهش علمی، بلکه سفری درونی برای فهم جایگاه انسان در جهان است.
📌 جزئیات آموزشی:
او دریافت که اگر آب اصل هستی باشد، پس انسان نیز بخشی از طبیعت است، نه جدا از آن.
این لحظه، عبور از تفکر دوگانهی انسان–طبیعت به سمت یک وحدت وجودی بود.
جهان بیرونی و درونی، در یک بستر آبی–عنصری به هم پیوند خوردند.
۸) پیام نهایی مکتب تالس چیست؟
📌 پاسخ کوتاه:
طبیعت، قانون دارد؛ انسان میتواند با مشاهده و عقل، آن را درک کند. و مادهی طبیعی، آغازگر همه چیز است.
📌 نتیجهگیری:
جهان نه میدان نمایش خدایان، بلکه نظامی قانونمند و قابل شناخت است.
آب – بهعنوان عنصر حیات – نمادی از یگانگی، تغییرپذیری، و پیوستگی همه چیز است.
آغاز فلسفه، همان لحظهای است که تالس پرسید: «جهان از چیست؟»
📌سایهها و ارتباطشان با کهن الگوهای سفر قهرمانی جوزف کمپل:
- سایهی قهرمان (خود منفی): قهرمان بهطور مداوم با جنبههای تاریک خود، ترسها و ضعفهای درونیاش روبهرو میشود. کهنالگوی سایه، نمایانگر این تضاد درونی است که قهرمان برای تحول باید بر آن غلبه کند و از آن عبور کند.
- سایهی استاد (والد نیکوکار یا آموزگار معنوی): قهرمان برای رسیدن به خودآگاهی و تواناییهای جدید، با شخصی حکیم یا استاد مواجه میشود که تواناییهای درونیاش را بیدار میکند. این استاد در نهایت، قهرمان را به مواجهه با سایهها و کشف حقیقت خود هدایت میکند.
- سایهی حریف (آنتاگونیست یا نیروهای منفی): نیروهایی که از خارج قهرمان را به چالش میکشند و بهطور معمول نمایانگر تضادها و مشکلات اجتماعی یا فردی هستند. کهنالگوی دشمن یا آنتاگونیست نشان میدهد که برای دستیابی به پیروزی و تکامل، قهرمان باید این موانع را شکست دهد.
سایهی استاد (راهنمای معنوی):
🔹 عقل و مشاهده، آموزگاران بزرگ تالس بودند؛ اما سایهی آنها، تبدیل عقل به ابزار خشک و ناتوانی در درک جنبههای غیرمادی جهان بود.
🔸 گاه مشاهدهمحوری میتواند مانع شهود یا معناگرایی شود.
سایهی حریف (نیروهای منفی):
🔹 نظامهای اسطورهای، مقاومت سنتگرایان، و محدودیت ابزارهای علمی زمانه، دشمنان بیرونی بودند.
🔸 اما دشمن درونی، میل به سادهسازی یا ناتوانی در ساختن نظام فلسفی منسجم نیز بود.
🌀 تحلیل کهنالگوها در اندیشهی تالس
کهنالگوی «جویندهی مادهی نخستین»
🔹 تالس، نمونهی کلاسیک «جوینده» بود: کسی که میپرسد جهان از کجا آغاز میشود؟
🔸 او مانند نخستین جویندگان اسطورهای، اما با ابزار عقل، بهدنبال اصل هستی گشت.
کهنالگوی «بنیانگذار عقلگرایی»
🔹 تالس، پدر فلسفه طبیعی است؛ همانند کهنالگوی پیامآور روشنگری، راهی برای نگریستن نو به جهان گشود.
🔸 اما سایهی این کهنالگو، بیاعتنایی به جهان معنوی یا غیرمحسوس است.
کهنالگوی «پیشگوی خاموش»
🔹 تالس با پیشبینی پدیدههای طبیعی، جایگاهی نیمهافسانهای یافت.
🔸 اما برخلاف پیشگویان مذهبی، ابزار او عقل و مشاهده بود – و این، آغاز تفکر علمی شد.
شفای سایه – کهنالگوی تلفیق ماده و معنا
🔹 مسیر رهایی از سایههای تالس، در تکمیل راه او توسط فیلسوفانی چون هراکلیتوس و دموکریتوس شکل گرفت.
🔸 فلسفهی طبیعی برای تداوم خود، نیازمند ترکیب ماده و حرکت، فرم و معنا، و علم و شهود بود.
✅ جمعبندی
تالس، نخستین صدای فلسفه بود که از دل اسطوره برخاست.
او دریچهای گشود که فلسفه، علم، و عقل از آن عبور کردند.
او گفت «همهچیز از آب است»، اما منظورش این بود: «همهچیز از جستوجو برای فهم آغاز میشود.»
📌 پیام پایانی:
«آب، نهفقط مایهی حیات، بلکه مبدأ فلسفه است.»
سفر در اندیشه، در ۱۰ دقیقه
در اکو کاغذ، ادبیات، فلسفه و تاریخ را با نگاه یونگی تحلیل میکنیم. خلاصه ۱۵۰ کتاب و ۵۰ متفکر، در پستهایی ۱۰ دقیقهای ⏳ همیشه رایگان 📚✨ برای ورود، دکمهی زیر را بزنید 👇
ورود به اکو کاغذ
مطلبی دیگر از این انتشارات
سایههای شخصیتی کودکانی که تنبیه فیزیکی میشوند
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحلیل یونگی مفهوم یوم
مطلبی دیگر از این انتشارات
مکتب فکری سیمون دوبووار