مکتب فکری اگزیستانسیالیسم (Existentialism)

موسسه سروش پژوهان ایرانیان
موسسه سروش پژوهان ایرانیان


مکتب فکری اگزیستانسیالیسم (Existentialism)

اگزیستانسیالیسم (Existentialism) یک مکتب فلسفی است که بر آزادی فردی، مسئولیت، و معنای زندگی در جهانی بدون قطعیت و معنا از پیش تعیین‌شده تأکید دارد. این مکتب می‌گوید که انسان ابتدا وجود دارد، سپس خود را از طریق انتخاب‌ها و اعمالش تعریف می‌کند.

اگزیستانسیالیسم برخلاف مکاتبی مانند عقل‌گرایی و الهیات سنتی که می‌گویند جهان دارای نظم و معنایی ذاتی است، معتقد است که انسان در جهانی بی‌معنا پرتاب شده و باید خودش معنای زندگی را بسازد.

۱. تعریف کلی اگزیستانسیالیسم

🔹 اگزیستانسیالیسم تأکید دارد که "وجود انسان بر ماهیت او مقدم است" یعنی انسان هیچ ذات از پیش تعیین‌شده‌ای ندارد و باید خودش را بسازد.

🔹 برخلاف فلسفه‌های سنتی که به حقیقت مطلق، قوانین اخلاقی ثابت، یا اراده‌ی الهی باور دارند، اگزیستانسیالیسم می‌پرسد:

  • "زندگی چه معنایی دارد اگر هیچ معنای ذاتی‌ای وجود ندارد؟"

🔹 مثال:

  • یک شخص، نه بر اساس تعاریف اجتماعی یا باورهای دیگران، بلکه بر اساس انتخاب‌های خودش تعیین می‌کند که چه کسی باشد.

۲. اصول کلیدی اگزیستانسیالیسم

۲.۱. تقدم وجود بر ماهیت

🔹 ژان پل سارتر (Jean-Paul Sartre) می‌گوید:

  • "انسان ابتدا وجود دارد، سپس خودش را تعریف می‌کند."
    🔹 برخلاف تفکرات سنتی که می‌گویند هر موجودی یک ماهیت از پیش تعیین‌شده دارد، اگزیستانسیالیست‌ها معتقدند که انسان خودش باید ماهیتش را بسازد.

🔹 مثال:

  • یک چاقو برای بریدن ساخته شده است (ماهیت آن مشخص است)، اما انسان هیچ هدف از پیش تعیین‌شده‌ای ندارد و باید خودش را تعریف کند.

۲.۲. آزادی و مسئولیت فردی

🔹 انسان کاملاً آزاد است تا انتخاب کند، اما این آزادی همراه با مسئولیت است.

🔹 مثال:

  • اگر فردی در زندگی شکست بخورد، نمی‌تواند سرنوشت یا دیگران را مقصر بداند، بلکه خودش مسئول است.

۲.۳. پوچی (Absurdity) – پذیرش بی‌معنایی جهان

🔹 آلبر کامو (Albert Camus) می‌گوید:

  • "جهان هیچ معنای ذاتی ندارد و تلاش برای یافتن معنا، محکوم به شکست است."
    🔹 اما او پیشنهاد می‌کند که باید همین پوچی را بپذیریم و با شجاعت زندگی کنیم.

🔹 مثال:

  • افسانه‌ی سیزیف، که مجبور است سنگی را به بالای کوه ببرد و دوباره ببیند که سنگ سقوط می‌کند، نمادی از تلاش بی‌پایان و بی‌معنای انسان است.

۲.۴. اصالت و خودآگاهی (Authenticity)

🔹 زندگی اصیل یعنی پذیرش مسئولیت انتخاب‌های خود و اجتناب از پیروی کورکورانه از جامعه.

🔹 مثال:

  • کسی که به دنبال شغل، عشق یا آرزوهایش بر اساس خواسته‌ی واقعی خود باشد، زندگی اصیل دارد.

۲.۵. اضطراب و دلهره‌ی آزادی (Angst)

🔹 چون انسان کاملاً آزاد است، این آزادی باعث اضطراب و دلهره‌ی انتخاب‌های او می‌شود.

🔹 مثال:

  • وقتی فردی باید بین دو گزینه‌ی مهم زندگی تصمیم بگیرد، این آزادی همراه با اضطراب خواهد بود، زیرا او مسئول پیامدهای انتخاب خود است.

۳. فیلسوفان کلیدی اگزیستانسیالیسم

۳.۱. سورن کی‌یرکگور (Søren Kierkegaard) – پدر اگزیستانسیالیسم

🔹 او معتقد بود که انسان باید با ایمان و انتخاب‌های فردی، معنای زندگی را پیدا کند.
🔹 او بین زندگی زیبایی‌شناختی (پیروی از لذت)، زندگی اخلاقی (رعایت اصول)، و زندگی دینی (تسلیم در برابر ایمان) تمایز قائل شد.

۳.۲. فردریش نیچه (Friedrich Nietzsche) – خالق ابرمرد

🔹 نیچه "مرگ خدا" را اعلام کرد و گفت که انسان باید بدون تکیه بر ارزش‌های سنتی، خودش معنای زندگی را بسازد.
🔹 او مفهوم "ابرمرد" (Übermensch) را مطرح کرد که انسانی است که ارزش‌های خودش را خلق می‌کند.

۳.۳. ژان پل سارتر (Jean-Paul Sartre) – آزادی و مسئولیت

🔹 او می‌گفت که "ما محکوم به آزادی هستیم"، یعنی حتی اگر نخواهیم، باز هم باید انتخاب کنیم.
🔹 تأکید داشت که هیچ ارزش اخلاقی از پیش تعیین‌شده‌ای وجود ندارد و ما خودمان باید آن را بسازیم.

۳.۴. آلبر کامو (Albert Camus) – پوچی و طغیان

🔹 او بر پوچی زندگی تأکید داشت، اما می‌گفت که باید در برابر این پوچی، با شجاعت زندگی کرد.
🔹 کتاب "افسانه‌ی سیزیف" او نشان می‌دهد که زندگی، حتی اگر بی‌معنا باشد، باز هم ارزش زیستن دارد.

۴. نقد و مخالفت با اگزیستانسیالیسم

  1. منتقدان دینی: می‌گویند که این مکتب، انسان را بدون راهنما و ارزش‌های اخلاقی رها می‌کند.
  2. منتقدان عقل‌گرا: استدلال می‌کنند که اگزیستانسیالیسم بیش از حد بر احساسات و تجربه‌های فردی تأکید دارد.
  3. منتقدان نتیجه‌گرا: می‌گویند که تأکید بر آزادی فردی، ممکن است باعث نادیده گرفتن مسئولیت‌های اجتماعی شود.

۵. تأثیر اگزیستانسیالیسم در حوزه‌های مختلف

🔹 در فلسفه: پایه‌ی تفکر مدرن درباره‌ی آزادی و مسئولیت.
🔹 در ادبیات: تأثیر بر رمان‌های اگزیستانسیالیستی مانند "بیگانه" (کامو) و "تهوع" (سارتر).
🔹 در سینما: حضور در فیلم‌هایی مانند "ماتریکس" (Matrix) و "باشگاه مشت‌زنی" (Fight Club).
🔹 در روانشناسی: تأکید بر روان‌درمانی اگزیستانسیالیستی که مسئولیت فردی را برجسته می‌کند.

۶. نتیجه‌گیری: آیا زندگی معنایی دارد؟

اگزیستانسیالیسم این پرسش را مطرح می‌کند که آیا معنای زندگی از قبل تعیین شده است، یا باید خودمان آن را بسازیم؟

🔹 اگر طرفدار اگزیستانسیالیسم باشید، معتقدید که انسان آزاد است تا خودش معنای زندگی را بسازد و هیچ حقیقت مطلقی وجود ندارد.
🔹 اگر مخالف آن باشید، ممکن است باور داشته باشید که ارزش‌های اخلاقی و حقیقت از پیش تعیین‌شده‌اند و نباید از آن‌ها فرار کرد.

در نهایت، اگزیستانسیالیسم یکی از تأثیرگذارترین مکاتب فلسفی است که بر آزادی، انتخاب و مسئولیت فردی تأکید دارد.

📌سفر قهرمانی جوزف کمپل شامل چندین مرحله است که قهرمان از دنیای معمولی خود فراخوانده می‌شود و وارد دنیای جدیدی می‌شود که در آن با چالش‌ها و دشمنان مواجه می‌شود. در این مسیر، قهرمان از یک راهنما یا استاد کمک می‌گیرد، با مشکلات و تضادهای درونی خود روبه‌رو می‌شود، و در نهایت از این تجربیات برای رشد و تحول استفاده می‌کند. پس از پیروزی بر موانع، قهرمان به دنیای خود بازمی‌گردد، اما با آگاهی و قدرت جدیدی که به دیگران کمک می‌کند. این سفر نشان‌دهنده‌ی فرآیند تغییر و تکامل فردی است.

۱) جهان عادی در مکتب فکری اگزیستانسیالیسم چگونه تعریف می‌شود؟

📌 پاسخ کوتاه:
جهان عادی در اگزیستانسیالیسم، دنیایی است که در آن انسان‌ها اغلب بدون تفکر درباره‌ی معنای واقعی زندگی، در روزمرگی و همرنگی با جامعه غرق شده‌اند، اما اگزیستانسیالیست‌ها باور دارند که هر فرد باید معنای زندگی خود را شخصاً بسازد.

📌 جزئیات آموزشی:

  • اگزیستانسیالیسم بر آزادی، مسئولیت فردی و جستجوی معنا تأکید دارد.
  • فیلسوفانی مانند ژان پل سارتر، آلبر کامو، سورن کی‌یرکگور، و مارتین هایدگر از مهم‌ترین نمایندگان این مکتب‌اند.
  • در این دیدگاه، جهان فاقد معنای ذاتی است و هر فرد باید با انتخاب‌های آگاهانه و مسئولیت‌پذیرانه، معنای خود را خلق کند.

۲) فراخوان ماجراجویی در اگزیستانسیالیسم چه مفهومی دارد؟

📌 پاسخ کوتاه:
فراخوان ماجراجویی زمانی رخ می‌دهد که فرد متوجه می‌شود که زندگی ذاتاً بی‌معنا است و او باید خود، معنای آن را بسازد.

📌 جزئیات آموزشی:

  • کی‌یرکگور این لحظه را «جهش ایمان» می‌نامد، یعنی زمانی که فرد درمی‌یابد که باید خود مسئول زندگی‌اش باشد.
  • در تفکر سارتر، این لحظه زمانی است که فرد متوجه می‌شود که محکوم به آزادی است و هیچ ماهیت از پیش تعیین‌شده‌ای ندارد.
  • این فراخوان معمولاً با تجربه‌ی پوچی، اضطراب یا بحران وجودی همراه است.

۳) امتناع از دعوت در اگزیستانسیالیسم چگونه بروز می‌کند؟

📌 پاسخ کوتاه:
امتناع از دعوت زمانی رخ می‌دهد که فرد نمی‌خواهد مسئولیت آزادی خود را بپذیرد و ترجیح می‌دهد در روزمرگی و همرنگی با جامعه باقی بماند.

📌 جزئیات آموزشی:

  • هایگرگر این وضعیت را «سقوط در میان‌مایگی» می‌نامد، یعنی زمانی که فرد به‌جای انتخاب‌های اصیل، زندگی خود را بر اساس انتظارات دیگران تنظیم می‌کند.
  • سارتر این امتناع را «خودفریبی» می‌داند، یعنی زمانی که فرد از پذیرش آزادی و مسئولیت خود طفره می‌رود.
  • فرد ممکن است برای اجتناب از این مسئولیت، به مفاهیم از پیش تعیین‌شده‌ای مانند سرنوشت، سنت‌های اجتماعی یا آموزه‌های مطلق‌گرا متوسل شود.

۴) ملاقات با راهنما در اگزیستانسیالیسم چه نقش مهمی دارد؟

📌 پاسخ کوتاه:
راهنما در اگزیستانسیالیسم معمولاً یک تجربه‌ی عمیق، یک فیلسوف اگزیستانسیالیست، یا حتی احساس پوچی و اضطراب است که فرد را به سمت جستجوی معنا سوق می‌دهد.

📌 جزئیات آموزشی:

  • در آثار کامو، راهنما معمولاً تجربه‌ی پوچی است که فرد را وادار می‌کند معنای خود را بسازد.
  • سارتر معتقد است که مواجهه با اضطراب انتخاب می‌تواند فرد را به آگاهی عمیق‌تری از آزادی خود برساند.
  • تجربه‌های خاصی مانند از دست دادن عزیزان، شکست‌های شخصی یا روبه‌رو شدن با مرگ می‌توانند فرد را به سوی درک اگزیستانسیالیستی سوق دهند.

۵) عبور از آستانه در اگزیستانسیالیسم چه مفهومی دارد؟

📌 پاسخ کوتاه:
عبور از آستانه لحظه‌ای است که فرد به‌طور کامل می‌پذیرد که زندگی ذاتی ندارد و او باید با انتخاب‌هایش، معنای آن را بیافریند.

📌 جزئیات آموزشی:

  • این لحظه معمولاً زمانی رخ می‌دهد که فرد دست از وابستگی به مفاهیم مطلق‌گرا برداشته و خود، مسئول سرنوشتش می‌شود.
  • در تفکر کامو، این عبور معادل پذیرش پوچی بدون تسلیم شدن به آن است؛ مانند شخصیت سیزیف که هرچند محکوم به بیهودگی است، اما همچنان سنگ را بالا می‌برد.
  • در فلسفه‌ی سارتر، این لحظه زمانی است که فرد خود را «آزاد» از هرگونه ذات از پیش تعیین‌شده می‌بیند و می‌پذیرد که باید اصیل زندگی کند.

۶) آزمون‌ها، متحدان و دشمنان در اگزیستانسیالیسم چه نقشی دارند؟

📌 پاسخ کوتاه:
آزمون‌ها، موقعیت‌هایی‌اند که فرد را وادار به رویارویی با آزادی و مسئولیتش می‌کنند. متحدان، اصالت، تفکر آزاد و پذیرش آزادی‌اند. دشمنان، جبرگرایی، خودفریبی و پیروی کورکورانه‌اند.

📌 جزئیات آموزشی:

  • آزمون‌ها: لحظاتی که فرد باید انتخابی مهم انجام دهد و هیچ اصل خارجی برای راهنمایی او وجود ندارد.
  • متحدان: تفکر انتقادی، آزادی، پذیرش مسئولیت شخصی، فلسفه‌ی اصالت.
  • دشمنان: پیروی از ایدئولوژی‌های مطلق، فرار از مسئولیت، جبرگرایی، و پذیرش معناهای تحمیلی.

۷) نزدیک شدن به غار درونی در اگزیستانسیالیسم چگونه بیان می‌شود؟

📌 پاسخ کوتاه:
این مرحله زمانی رخ می‌دهد که فرد با سخت‌ترین چالش وجودی خود مواجه می‌شود: آیا واقعاً می‌تواند با آزادی، پوچی و مسئولیت شخصی خود کنار بیاید؟

📌 جزئیات آموزشی:

  • این لحظه معمولاً با تجربه‌ی اضطراب اگزیستانسیالیستی همراه است که در آن فرد باید بین اصالت و خودفریبی یکی را انتخاب کند.
  • در تفکر کامو، این مرحله همان لحظه‌ای است که فرد می‌پذیرد که هیچ معنای ذاتی‌ای در جهان وجود ندارد، اما می‌تواند خود، زندگی‌اش را معنا ببخشد.
  • این نقطه‌ای است که فرد باید تصمیم بگیرد که آیا همچنان به زندگی معنا ببخشد، یا در پوچی و ناامیدی فرو رود.

۸) پیام نهایی اگزیستانسیالیسم چیست؟

📌 پاسخ کوتاه:
پیام نهایی این است که هیچ معنای از پیش تعیین‌شده‌ای برای زندگی وجود ندارد و هر فرد باید با انتخاب‌هایش، معنای خود را خلق کند.

📌 نتیجه‌گیری:

  • اگزیستانسیالیسم ما را تشویق می‌کند که آزادانه و اصیل زندگی کنیم، بدون اینکه به ایدئولوژی‌های از پیش تعیین‌شده متوسل شویم.
  • این مکتب بر مسئولیت شخصی تأکید دارد؛ یعنی هر فرد باید خود را مسئول معنا، تصمیمات و زندگی‌اش بداند.
  • پذیرش این فلسفه می‌تواند انسان را از جبرگرایی و همرنگی با جامعه آزاد کند و به او اجازه دهد که خود، زندگی‌اش را بسازد.

📌سایه‌ها و ارتباطشان با کهن الگوهای سفر قهرمانی جوزف کمپل:

  1. سایه‌ی قهرمان (خود منفی): قهرمان به‌طور مداوم با جنبه‌های تاریک خود، ترس‌ها و ضعف‌های درونی‌اش روبه‌رو می‌شود. کهن‌الگوی سایه، نمایانگر این تضاد درونی است که قهرمان برای تحول باید بر آن غلبه کند و از آن عبور کند.
  2. سایه‌ی استاد (والد نیکوکار یا آموزگار معنوی): قهرمان برای رسیدن به خودآگاهی و توانایی‌های جدید، با شخصی حکیم یا استاد مواجه می‌شود که توانایی‌های درونی‌اش را بیدار می‌کند. این استاد در نهایت، قهرمان را به مواجهه با سایه‌ها و کشف حقیقت خود هدایت می‌کند.
  3. سایه‌ی حریف (آنتاگونیست یا نیروهای منفی): نیروهایی که از خارج قهرمان را به چالش می‌کشند و به‌طور معمول نمایانگر تضادها و مشکلات اجتماعی یا فردی هستند. کهن‌الگوی دشمن یا آنتاگونیست نشان می‌دهد که برای دستیابی به پیروزی و تکامل، قهرمان باید این موانع را شکست دهد.

سایه‌ی اصلی در مکتب فکری اگزیستانسیالیسم:

اضطراب وجودی، پوچی، تنهایی، و ناتوانی در یافتن معنای قطعی برای زندگی.

ارتباط با کهن‌الگوها:

  1. اگزیستانسیالیسم – کهن‌الگوی جوینده‌ی معنا در جهانی بی‌ثبات
    اگزیستانسیالیسم، مکتبی است که بر آزادی فردی، مسئولیت شخصی، و جستجوی معنا در جهانی بی‌هدف تأکید دارد. این مکتب، مانند کهن‌الگوی جوینده، فرد را وادار می‌کند که در برابر پوچی، خود معنا را بیافریند. سایه‌ی این نگرش، اضطراب دائمی، احساس بی‌هدفی، و سقوط به پوچ‌گرایی است.
  2. سارتر – کهن‌الگوی انسان مسئول در جهانی بدون ذات از پیش تعیین‌شده
    ژان پل سارتر معتقد بود که "هستی بر ذات مقدم است"، به این معنا که انسان بدون هیچ سرنوشت از پیش تعیین‌شده‌ای به دنیا می‌آید و باید خود معنا را بیافریند. او مانند کهن‌الگوی خالق، بر توانایی انسان در ساختن هویت خود تأکید داشت. سایه‌ی این دیدگاه، اضطراب و سنگینی مسئولیت مطلق بر دوش فرد است که ممکن است او را به فلج تصمیم‌گیری برساند.
  3. کامو – کهن‌الگوی مبارز در برابر پوچی
    آلبر کامو، با مفهوم "پوچی" (absurdism)، بیان می‌کرد که جهان ذاتاً بی‌معناست، اما انسان باید در برابر این پوچی، مقاومت کرده و زندگی را با تمام سختی‌هایش بپذیرد. او مانند کهن‌الگوی جنگجو، بر مبارزه با بی‌معنایی و ادامه‌ی زندگی بدون امید به یک معنای از پیش تعیین‌شده تأکید داشت. سایه‌ی این نگرش، بی‌تفاوتی و بی‌احساسی در برابر جهان است که ممکن است فرد را از هرگونه تلاشی بازدارد.
  4. نیچه – کهن‌الگوی طغیان‌گر علیه ارزش‌های سنتی
    نیچه، یکی از پیشگامان اگزیستانسیالیسم، با اعلام "مرگ خدا"، تلاش کرد انسان را از وابستگی به ارزش‌های سنتی رها کند و بر اراده‌ی معطوف به قدرت برای خلق ارزش‌های جدید تأکید داشت. او مانند کهن‌الگوی ویرانگر، ابتدا باورهای قدیمی را نابود کرد، اما در نهایت بر بازآفرینی ارزش‌های جدید تأکید کرد. سایه‌ی این مرحله، سقوط به نیهیلیسم (پوچ‌گرایی کامل) است که در آن هیچ ارزشی قابل اتکا باقی نمی‌ماند.
  5. کی‌یرکگور – کهن‌الگوی ایمان در برابر شک و اضطراب
    سورن کی‌یرکگور، به‌عنوان یکی از نخستین متفکران اگزیستانسیالیسم، بر "جهش ایمان" تأکید داشت، جایی که فرد، علی‌رغم شک‌ها و اضطراب وجودی، به انتخاب‌های خود معنا می‌بخشد. او مانند کهن‌الگوی عارف، به اهمیت پذیرش مسئولیت فردی در مسیر ایمان و معنا تأکید داشت. سایه‌ی این دیدگاه، ناتوانی در رسیدن به یقین و درگیری دائمی میان ایمان و تردید است.
  6. خطر سقوط به بیگانگی و انزوا – کهن‌الگوی فرد تنها در برابر هستی
    اگر اگزیستانسیالیسم به افراط کشیده شود، ممکن است فرد را در انزوای مطلق قرار دهد، زیرا در این نگاه، هیچ حقیقت مطلقی برای اتکا وجود ندارد. این مانند کهن‌الگوی زاهد یا منزوی، فرد را از اجتماع دور می‌کند و او را به موجودی تنها و بیگانه در جهان تبدیل می‌کند. سایه‌ی این مرحله، احساس پوچی و بی‌هدفی کامل است.
  7. شفای سایه‌ی اگزیستانسیالیسم – کهن‌الگوی پذیرش آزادی و آفرینش معنا
    برای رهایی از سایه‌های اگزیستانسیالیسم، باید میان پذیرش آزادی فردی و یافتن معنا در روابط انسانی و تعهدات اخلاقی تعادل برقرار کرد. این مسیر، مانند سفری است که در آن فرد، پس از مواجهه با پوچی، یاد می‌گیرد که چگونه با انتخاب‌های آگاهانه، برای زندگی خود ارزش و معنا بیافریند.

نتیجه:

سایه‌ی اصلی اگزیستانسیالیسم، اضطراب ناشی از آزادی مطلق و ناتوانی در یافتن معنای قطعی است. مسیر شفای آن، در پذیرش مسئولیت فردی بدون انزوا از اجتماع، و خلق معنایی که با تجربیات و ارزش‌های انسانی هماهنگ باشد، نهفته است.

سفر در اندیشه، در ۱۰ دقیقه

در اکو کاغذ، ادبیات، فلسفه و تاریخ را با نگاه یونگی تحلیل می‌کنیم. خلاصه ۱۵۰ کتاب و ۵۰ متفکر، در پست‌هایی ۱۰ دقیقه‌ای ⏳ همیشه رایگان 📚✨ برای ورود، دکمه‌ی زیر را بزنید 👇

ورود به اکو کاغذ