مکتب فکری اپیکور (Epicureanism)

موسسه سروش پژوهان ایرانیان | اکو کاغذ
موسسه سروش پژوهان ایرانیان | اکو کاغذ

مکتب فکری اپیکور (Epicureanism) – فلسفه‌ی لذت، آرامش و رهایی از ترس

اپیکور (Epicurus) فیلسوف یونانی (341-270 پیش از میلاد)، بنیان‌گذار مکتب اپیکوریسم بود که بر لذت‌جویی معقول، آرامش ذهن و دوری از ترس‌های غیرضروری تأکید داشت. او معتقد بود که هدف زندگی، رسیدن به خوشبختی و آرامش است و این امر با پرهیز از درد، ترس‌های بی‌مورد و جستجوی لذت‌های پایدار امکان‌پذیر است.

اپیکوریسم برخلاف برداشت‌های سطحی، طرفدار لذت‌گرایی افراطی و هوس‌رانی نبود، بلکه تأکید داشت که بهترین زندگی، زندگی‌ای است که در آن از لذت‌های ساده و پایدار لذت ببریم و از رنج و اضطراب دوری کنیم.

۱. تعریف کلی مکتب اپیکوریسم

اپیکور فلسفه‌ی خود را بر سه اصل بنا کرد:
۱. لذت (Hedonism): هدف زندگی، رسیدن به شادی و آرامش است.
2. دوری از ترس (Ataraxia): نباید از مرگ، خدایان یا آینده‌ی نامعلوم هراس داشت.
3. پرهیز از درد (Aponia): انسان باید از دردهای جسمانی و روانی دوری کند تا به بهترین زندگی دست یابد.

او استدلال کرد که لذت واقعی، به‌دست آوردن چیزهای لوکس و پرهزینه نیست، بلکه در دوستی، دانش، آرامش ذهن و داشتن نیازهای اولیه‌ی زندگی نهفته است.

۲. اصول کلیدی فلسفه‌ی اپیکور

۲.۱. لذت‌گرایی خردمندانه – پرهیز از لذت‌های زودگذر و دردآور

اپیکور بر این باور بود که لذت، هدف نهایی زندگی است، اما نه هر لذتی. او میان لذت‌های پایدار و زودگذر تفاوت قائل شد.

  • لذت‌های زودگذر و ناپایدار: مانند پرخوری، مستی، ثروت‌اندوزی، که در نهایت به درد و اضطراب منجر می‌شوند.
  • لذت‌های پایدار و طبیعی: مانند دوستی، دانش، آرامش و سلامتی، که موجب شادی ماندگار می‌شوند.

او استدلال کرد که اگر کسی به دنبال لذت‌های افراطی باشد، در نهایت دچار رنج و اضطراب خواهد شد، درحالی‌که زندگی ساده، رضایت‌بخش‌تر است.

۲.۲. آتاراکسیا (Ataraxia) – آرامش ذهن و رهایی از ترس‌ها

اپیکور معتقد بود که اضطراب و ترس‌های غیرضروری، اصلی‌ترین مانع شادی هستند. او گفت که انسان باید از سه ترس اساسی رهایی یابد:

۱. ترس از مرگ: مرگ نباید ترسناک باشد، زیرا وقتی ما زنده‌ایم، مرگ وجود ندارد، و وقتی که مرگ می‌آید، ما دیگر وجود نداریم.
2. ترس از خدایان: خدایان در امور انسان‌ها دخالت نمی‌کنند، پس نیازی به ترس از مجازات الهی نیست.
3. ترس از آینده: بسیاری از نگرانی‌های ما درباره‌ی آینده، بی‌اساس هستند و باید روی زندگی در لحظه تمرکز کنیم.

او استدلال کرد که رهایی از این ترس‌ها، کلید آرامش ذهن و زندگی شاد است.

۲.۳. آپونیا (Aponia) – پرهیز از درد جسمی و روانی

اپیکور معتقد بود که یک زندگی ایده‌آل، زندگی‌ای است که در آن کمترین میزان درد و رنج وجود داشته باشد.

او پیشنهاد کرد که انسان‌ها باید از چیزهایی که باعث رنج جسمی یا اضطراب روانی می‌شوند، دوری کنند و به دنبال سبک زندگی‌ای باشند که تعادل و آرامش را فراهم کند.

برای نمونه، به‌جای دنبال کردن ثروت زیاد، که موجب استرس و رقابت می‌شود، باید با قناعت و زندگی ساده، از دردهای بیهوده پرهیز کرد.

۲.۴. دوستی و اجتماع – ارزش بالای روابط انسانی

اپیکور معتقد بود که دوستی، یکی از مهم‌ترین منابع شادی است. او تأکید داشت که یک زندگی شاد، بدون داشتن دوستان واقعی امکان‌پذیر نیست.

او و شاگردانش، در کنار هم زندگی می‌کردند و بر این باور بودند که جامعه‌ای کوچک اما صمیمی، بیش از هر چیز دیگری به آرامش و شادی کمک می‌کند.

۲.۵. فلسفه‌ی عملی – شناخت، نه برای حقیقت، بلکه برای زندگی بهتر

اپیکور برخلاف افلاطون و ارسطو که فلسفه را برای کشف حقیقت دنبال می‌کردند، معتقد بود که فلسفه باید در خدمت زندگی باشد.

او استدلال کرد که مطالعه‌ی فلسفه نباید صرفاً نظری باشد، بلکه باید به ما کمک کند که بهتر و شادتر زندگی کنیم.

۳. مقایسه‌ی اپیکور با فیلسوفان دیگر

اپیکور برخلاف افلاطون که به ایده‌های جاودانه و عقل محض تأکید داشت، معتقد بود که حقیقت باید در تجربه‌ی عملی زندگی جستجو شود. برخلاف رواقیون (مانند زنون و سنکا) که بر پذیرش سرنوشت و سرکوب احساسات تأکید داشتند، اپیکور بر جستجوی شادی و پرهیز از درد تأکید کرد. برخلاف نیچه که اراده‌ی قدرت را مهم‌ترین اصل زندگی می‌دانست، اپیکور آرامش ذهن و پرهیز از رقابت و جاه‌طلبی را عامل خوشبختی می‌دانست.

۴. نقد و مخالفت با فلسفه‌ی اپیکور

برخی منتقدان، مانند رواقیون، معتقد بودند که تأکید اپیکور بر لذت، انسان را از مواجهه با سختی‌های واقعی زندگی دور می‌کند. برخی فلاسفه‌ی دینی استدلال کردند که بی‌توجهی اپیکور به خدایان و زندگی پس از مرگ، باعث ترویج بی‌اعتقادی و پوچ‌گرایی می‌شود. برخی دیگر نیز معتقد بودند که زندگی ساده و دور از جامعه‌ی سیاسی، غیرواقع‌گرایانه است و انسان باید در مسائل اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت کند.

۵. تأثیر فلسفه‌ی اپیکور در حوزه‌های مختلف

در فلسفه، اپیکور پایه‌گذار لذت‌گرایی خردمندانه و فلسفه‌ی زندگی ساده شد. در روانشناسی، نظریه‌ی او درباره‌ی ترس‌های غیرضروری، بر تحقیقات درباره‌ی اضطراب و خوشبختی تأثیر گذاشت. در علم، رویکرد او به تجربه‌گرایی و دوری از خرافات، بر نگرش علمی مدرن تأثیر داشت. در سیاست، دیدگاه او درباره‌ی عدم وابستگی به قدرت و زندگی خصوصی، الهام‌بخش تفکرات آنارشیستی و فردگرایانه شد.

۶. نتیجه‌گیری: آیا خوشبختی در لذت و آرامش است؟

اپیکور این پرسش را مطرح می‌کند که آیا بهترین زندگی، زندگی‌ای است که در آن لذت‌های ساده و آرامش ذهنی دنبال شود، یا اینکه انسان باید درگیر چالش‌های اجتماعی و فلسفی بزرگ‌تر باشد؟

اگر طرفدار اپیکور باشید، باور دارید که هدف زندگی، یافتن آرامش و شادی از طریق لذت‌های خردمندانه، دوستی و دوری از ترس‌های بی‌مورد است. اگر مخالف او باشید، ممکن است معتقد باشید که زندگی نیازمند درگیری‌های اجتماعی، رقابت و پذیرش سختی‌ها برای پیشرفت است.

در نهایت، اپیکور یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان یونان باستان است که اندیشه‌های او هنوز در فلسفه‌ی اخلاق، روانشناسی مثبت‌گرا، و علم خوشبختی مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.

📌سفر قهرمانی جوزف کمپل شامل چندین مرحله است که قهرمان از دنیای معمولی خود فراخوانده می‌شود و وارد دنیای جدیدی می‌شود که در آن با چالش‌ها و دشمنان مواجه می‌شود. در این مسیر، قهرمان از یک راهنما یا استاد کمک می‌گیرد، با مشکلات و تضادهای درونی خود روبه‌رو می‌شود، و در نهایت از این تجربیات برای رشد و تحول استفاده می‌کند. پس از پیروزی بر موانع، قهرمان به دنیای خود بازمی‌گردد، اما با آگاهی و قدرت جدیدی که به دیگران کمک می‌کند. این سفر نشان‌دهنده‌ی فرآیند تغییر و تکامل فردی است.

۱) جهان عادی در مکتب فکری اپیکور چگونه تعریف می‌شود؟

📌 پاسخ کوتاه:
جهان عادی در فلسفه‌ی اپیکور، دنیایی است که در آن افراد درگیر ترس‌های بیهوده از خدایان، مرگ و رنج‌های غیرضروری هستند، درحالی‌که خوشبختی در زندگی ساده و لذت بردن عاقلانه از لحظات نهفته است.

📌 جزئیات آموزشی:

  • بسیاری از مردم فکر می‌کنند که لذت‌گرایی به معنای افراط و زیاده‌روی در لذت‌های حسی است، اما اپیکور نشان می‌دهد که لذت واقعی از آرامش ذهن و پرهیز از دردهای غیرضروری حاصل می‌شود.
  • در این جهان، بیشتر انسان‌ها ترس از مرگ و خدایان دارند و این ترس‌ها مانع از تجربه‌ی یک زندگی شاد و آرام می‌شود.
  • بیشتر افراد به دنبال ثروت، قدرت و شهرت هستند، اما اپیکور نشان می‌دهد که این امور باعث اضطراب و ناآرامی می‌شوند.

۲) فراخوان ماجراجویی در مکتب اپیکور چه مفهومی دارد؟

📌 پاسخ کوتاه:
فراخوان ماجراجویی زمانی رخ می‌دهد که فرد متوجه می‌شود که لذت و خوشبختی واقعی در سادگی، آرامش ذهن و آزادی از ترس‌های بیهوده نهفته است، نه در دنبال کردن جاه‌طلبی‌های اجتماعی.

📌 جزئیات آموزشی:

  • فرد درمی‌یابد که برای خوشبختی، نباید به دنبال لذت‌های زودگذر و تجملات بی‌پایان باشد، بلکه باید بر روی لذت‌های ساده و پایدار تمرکز کند.
  • اپیکور سه نوع لذت را معرفی می‌کند:لذت‌های طبیعی و ضروری (مانند غذا، خواب، دوستی) که برای زندگی کافی هستند.
    لذت‌های طبیعی و غیرضروری (مانند غذاهای لذیذ) که اگر در آن‌ها زیاده‌روی نشود، بی‌ضررند.
    لذت‌های غیرطبیعی و غیرضروری (مانند ثروت، قدرت، شهرت) که باعث اضطراب و دردسر می‌شوند.
  • این لحظه‌ی فراخوان زمانی رخ می‌دهد که فرد متوجه می‌شود که باید از پیگیری لذت‌های غیرضروری دست بکشد و به دنبال یک زندگی ساده و بی‌دغدغه باشد.

۳) امتناع از دعوت در مکتب اپیکور چگونه بروز می‌کند؟

📌 پاسخ کوتاه:
امتناع از دعوت زمانی رخ می‌دهد که فرد نمی‌خواهد از دلبستگی‌های اجتماعی، جاه‌طلبی و ترس‌های غیرضروری خود دست بکشد و همچنان فکر می‌کند که خوشبختی در ثروت، قدرت یا تجملات است.

📌 جزئیات آموزشی:

  • بسیاری از افراد تصور می‌کنند که لذت یعنی افراط در خوشی‌های مادی، درحالی‌که اپیکور نشان می‌دهد که لذت واقعی در حداقل نیازها و آرامش ذهنی است.
  • مردم معمولاً از ترک جاه‌طلبی‌ها و ارزش‌های اجتماعی تحمیل‌شده می‌ترسند، زیرا این کار ممکن است آن‌ها را از نظر دیگران بی‌هدف یا منزوی جلوه دهد.
  • برخی افراد نمی‌توانند از ترس‌هایی مانند مرگ، تنهایی و نبود معنا در زندگی عبور کنند، بنابراین همچنان درگیر رقابت‌های بیهوده‌ی اجتماعی باقی می‌مانند.

۴) ملاقات با راهنما در مکتب اپیکور چه نقش مهمی دارد؟

📌 پاسخ کوتاه:
راهنما در فلسفه‌ی اپیکور، عقل، فلسفه‌ی طبیعت‌گرایانه و زندگی در کنار دوستان خردمند است که فرد را به سوی آرامش ذهنی و لذت پایدار هدایت می‌کند.

📌 جزئیات آموزشی:

  • عقل و فلسفه به فرد کمک می‌کنند که بفهمد بسیاری از ترس‌ها و اضطراب‌ها بی‌اساس و ساخته‌ی ذهن هستند.
  • اپیکور تأکید دارد که علم و شناخت طبیعت می‌توانند ترس از مرگ و خدایان را از بین ببرند، زیرا مرگ پایان آگاهی است و جایی برای نگرانی ندارد.
  • دوستی و زندگی ساده در جمعی خردمند به انسان کمک می‌کند که از رقابت‌های اجتماعی دور بماند و زندگی‌ای پر از آرامش و شادی را تجربه کند.

۵) عبور از آستانه در مکتب اپیکور چه مفهومی دارد؟

📌 پاسخ کوتاه:
عبور از آستانه لحظه‌ای است که فرد تصمیم می‌گیرد که از لذت‌های زودگذر و جاه‌طلبی‌های اجتماعی فاصله بگیرد و زندگی ساده‌ای بر پایه‌ی آرامش ذهن و دوستی انتخاب کند.

📌 جزئیات آموزشی:

  • این مرحله معادل پذیرش این حقیقت است که ثروت، قدرت و مقام، ضامن خوشبختی نیستند و می‌توان با حداقل‌ها نیز زندگی رضایت‌بخشی داشت.
  • فرد یاد می‌گیرد که نیازهای واقعی‌اش را بشناسد و از پیگیری خواسته‌های غیرضروری که باعث اضطراب می‌شوند، دست بردارد.
  • اپیکور این حالت را "آرامش ذهن" (Ataraxia) می‌نامد که همان رهایی از اضطراب و نگرانی‌های بی‌پایه است.

۶) آزمون‌ها، متحدان و دشمنان در مکتب اپیکور چه نقشی دارند؟

📌 پاسخ کوتاه:
آزمون‌ها، تلاش‌های فرد برای کنار گذاشتن وابستگی به لذت‌های زودگذر و پذیرش سبک زندگی ساده‌اند. متحدان، عقل، دوستی و طبیعت‌اند. دشمنان، ترس از مرگ، جاه‌طلبی و لذت‌های ناپایدارند.

📌 جزئیات آموزشی:

  • آزمون‌ها:تمرین در کم کردن نیازهای مادی و پذیرش لذت‌های ساده.
    غلبه بر ترس از مرگ و نیروهای ماورایی از طریق شناخت طبیعت.
  • متحدان:عقل و فلسفه که فرد را به درک عمیق‌تری از خوشبختی واقعی هدایت می‌کنند.
    دوستی که یکی از مهم‌ترین منابع شادی پایدار در فلسفه‌ی اپیکور است.
    مطالعه‌ی طبیعت که کمک می‌کند تا فرد بفهمد که قوانین جهان، تصادفی و بدون خرافات هستند.
  • دشمنان:جاه‌طلبی اجتماعی که باعث اضطراب و نارضایتی دائمی می‌شود.
    لذت‌های افراطی که در ابتدا خوشایند به نظر می‌رسند اما در نهایت منجر به درد و وابستگی می‌شوند.
    ترس‌های بی‌پایه درباره‌ی مرگ و خدایان که مانع آرامش فرد می‌شوند.

۷) نزدیک شدن به غار درونی در مکتب اپیکور چگونه بیان می‌شود؟

📌 پاسخ کوتاه:
این مرحله زمانی رخ می‌دهد که فرد با چالش نهایی خود مواجه می‌شود: آیا او واقعاً آماده است که از لذت‌های غیرضروری، ترس‌های بی‌اساس و وابستگی به جامعه فاصله بگیرد و به آرامش ذهنی دست یابد؟

📌 جزئیات آموزشی:

  • بسیاری از افراد هنوز به این باور دارند که بدون ثروت، قدرت یا شهرت نمی‌توان شاد بود، اما اپیکور نشان می‌دهد که سادگی، کلید اصلی خوشبختی است.
  • این لحظه آزمونی است که در آن فرد باید آزادانه انتخاب کند که آیا می‌خواهد راه خردمندان را در پیش بگیرد یا همچنان درگیر رقابت‌های اجتماعی باقی بماند.
  • درک این حقیقت که مرگ پایان آگاهی است و نباید از آن ترسید، می‌تواند به رهایی نهایی از نگرانی‌ها کمک کند.

۸) پیام نهایی مکتب اپیکور چیست؟

📌 پاسخ کوتاه:
پیام نهایی این است که زندگی شاد و خوب، در سادگی، لذت‌های خردمندانه، پرهیز از ترس‌های غیرضروری و دوستی‌های واقعی نهفته است.

📌 نتیجه‌گیری:

  • خوشبختی واقعی نیازمند ثروت یا قدرت نیست، بلکه در آرامش ذهن و لذت‌های ساده یافت می‌شود.
  • ترس از مرگ بی‌اساس است، زیرا مرگ به معنای پایان آگاهی است و جایی برای نگرانی باقی نمی‌گذارد.
  • زندگی خردمندانه یعنی رهایی از ترس‌ها، پذیرش سادگی و یافتن شادی در دوستی و تعادل.

📌سایه‌ها و ارتباطشان با کهن الگوهای سفر قهرمانی جوزف کمپل:

  1. سایه‌ی قهرمان (خود منفی): قهرمان به‌طور مداوم با جنبه‌های تاریک خود، ترس‌ها و ضعف‌های درونی‌اش روبه‌رو می‌شود. کهن‌الگوی سایه، نمایانگر این تضاد درونی است که قهرمان برای تحول باید بر آن غلبه کند و از آن عبور کند.
  2. سایه‌ی استاد (والد نیکوکار یا آموزگار معنوی): قهرمان برای رسیدن به خودآگاهی و توانایی‌های جدید، با شخصی حکیم یا استاد مواجه می‌شود که توانایی‌های درونی‌اش را بیدار می‌کند. این استاد در نهایت، قهرمان را به مواجهه با سایه‌ها و کشف حقیقت خود هدایت می‌کند.
  3. سایه‌ی حریف (آنتاگونیست یا نیروهای منفی): نیروهایی که از خارج قهرمان را به چالش می‌کشند و به‌طور معمول نمایانگر تضادها و مشکلات اجتماعی یا فردی هستند. کهن‌الگوی دشمن یا آنتاگونیست نشان می‌دهد که برای دستیابی به پیروزی و تکامل، قهرمان باید این موانع را شکست دهد.

سایه‌ی اصلی در مکتب فکری اپیکور:

تکیه‌ی بیش از حد بر لذت‌های معتدل، پرهیز از رنج به‌عنوان هدف اصلی زندگی، و خطر انزوا و کناره‌گیری از جامعه به نفع آرامش فردی.

ارتباط با کهن‌الگوها:

  1. مکتب فکری اپیکور – کهن‌الگوی جوینده‌ی لذت و آرامش
    اپیکور، بر این باور بود که هدف زندگی رسیدن به شادی و آرامش (آتاراکسیا) از طریق لذت‌های ساده و پرهیز از درد است. این تفکر، مانند کهن‌الگوی جوینده‌ی شادی، به دنبال یافتن راهی برای زیستن بدون اضطراب و نگرانی است. سایه‌ی این نگرش، محدود شدن به زندگی‌ای بیش از حد محتاط و اجتناب از چالش‌ها و تجربیات غنی‌تر است.
  2. لذت در مکتب اپیکوری – کهن‌الگوی خردمند معتدل و دوراندیش
    برخلاف برداشت‌های سطحی، اپیکور لذت را در افراط و خوش‌گذرانی نمی‌دید، بلکه بر لذت‌های پایدار، مانند دوستی، آرامش ذهنی، و سادگی تأکید داشت. این نگرش، مانند کهن‌الگوی خردمند معتدل، سعی دارد زندگی‌ای متعادل و عاری از افراط‌گرایی بسازد. سایه‌ی این نگرش، پرهیز بیش از حد از لذت‌های مشروع و فرو رفتن در سبک زندگی‌ای بیش از حد محافظه‌کارانه است.
  3. ترس از مرگ و رهایی از آن – کهن‌الگوی فیلسوف آرامش‌بخش
    اپیکور، مرگ را امری طبیعی و بی‌اهمیت می‌دانست، زیرا زمانی که ما زنده‌ایم، مرگ وجود ندارد، و زمانی که مرگ می‌آید، ما دیگر وجود نداریم. این دیدگاه، مانند کهن‌الگوی آرامش‌بخش، سعی دارد ترس از نیستی را از میان بردارد. سایه‌ی این نگرش، ممکن است به بی‌تفاوتی نسبت به مسائل عمیق‌تر هستی‌شناسانه منجر شود.
  4. کناره‌گیری از سیاست و جامعه – کهن‌الگوی زاهد گوشه‌نشین
    اپیکور، معتقد بود که انسان برای یافتن آرامش، باید از سیاست و مسائل اجتماعی فاصله بگیرد و در دایره‌ی دوستان خود زندگی کند. این تفکر، مانند کهن‌الگوی زاهد، به دنبال محافظت از خود در برابر ناملایمات جهان بیرونی است. سایه‌ی این نگرش، انزوا و ناتوانی در تأثیرگذاری مثبت بر جامعه است.
  5. ماده‌گرایی و نفی ترس از خدایان – کهن‌الگوی خردمند شکاک
    اپیکور، معتقد بود که خدایان، اگر وجود داشته باشند، درگیر زندگی انسان‌ها نیستند، و ترس از آن‌ها بی‌اساس است. این تفکر، مانند کهن‌الگوی خردمند شکاک، تلاش دارد که انسان را از ترس‌های غیرضروری رها کند. سایه‌ی این نگرش، امکان سقوط به نوعی بی‌تفاوتی کامل نسبت به ارزش‌های معنوی است.
  6. خطر تبدیل شدن به فلسفه‌ای منفعل – کهن‌الگوی فیلسوف منفصل از زندگی
    اگر فلسفه‌ی اپیکور بیش‌ازحد به سمت پرهیز از درد و رنج کشیده شود، ممکن است فرد را از چالش‌های ضروری زندگی، که می‌توانند موجب رشد و تحول او شوند، دور کند. این نگرش، مانند کهن‌الگوی فیلسوف منفصل، فرد را به سمت یک زندگی بیش از حد محتاط سوق می‌دهد. سایه‌ی این مرحله، از دست دادن انگیزه‌ی فعالیت و پویایی در زندگی است.
  7. شفای سایه‌ی فلسفه‌ی اپیکور – کهن‌الگوی تعادل میان لذت، چالش و مسئولیت اجتماعی
    برای رهایی از سایه‌های فلسفه‌ی اپیکور، باید میان جستجوی لذت و پذیرش چالش‌های زندگی تعادل برقرار کرد. این مسیر، مانند سفری است که در آن فرد، پس از یافتن آرامش درونی، درمی‌یابد که مواجهه‌ی آگاهانه با دشواری‌های زندگی نیز بخشی از لذت و رشد واقعی است.

نتیجه:

سایه‌ی اصلی فلسفه‌ی اپیکور، پرهیز بیش‌ازحد از چالش‌ها و انزوای اجتماعی به نفع آرامش فردی است. مسیر شفای آن، در ایجاد تعادل میان لذت‌های ساده، پذیرش رنج‌های ضروری، و مسئولیت‌پذیری در برابر جامعه نهفته است، جایی که شادی واقعی نه در انزوا، بلکه در تعامل آگاهانه با جهان به دست می‌آید.

سفر در اندیشه، در ۱۰ دقیقه

در اکو کاغذ، ادبیات، فلسفه و تاریخ را با نگاه یونگی تحلیل می‌کنیم. خلاصه ۱۵۰ کتاب و ۵۰ متفکر، در پست‌هایی ۱۰ دقیقه‌ای ⏳ همیشه رایگان 📚✨ برای ورود، دکمه‌ی زیر را بزنید 👇

ورود به اکو کاغذ