مکتب فکری آدی شانکارا (Adi Shankara) – ودانته‌ی آدوایتا (Advaita Vedanta)

موسسه سروش پژوهان ایرانیان | اکو کاغذ
موسسه سروش پژوهان ایرانیان | اکو کاغذ

مکتب فکری آدی شانکارا (Adi Shankara) – ودانته‌ی آدوایتا (Advaita Vedanta) و وحدت مطلق هستی

آدی شانکارا (Adi Shankara)، فیلسوف و متفکر هندی قرن هشتم میلادی، یکی از بزرگ‌ترین نظریه‌پردازان مکتب "ودانته‌ی آدوایتا" (Advaita Vedanta) بود. او استدلال کرد که "براهمن" (Brahman)، یعنی حقیقت مطلق، تنها واقعیت حقیقی است و جهان مادی و فردیت انسان، توهمی بیش نیستند.

شانکارا با فلسفه‌ی خود، کوشید تا تفسیری ناب از آموزه‌های "اوپانیشادها" (متون مقدس هندو) ارائه دهد و نشان دهد که چگونه انسان می‌تواند از طریق "دانش حقیقی" (Jnana) به رهایی (Moksha) دست یابد.

۱. تعریف کلی مکتب آدوایتا ودانته

شانکارا فلسفه‌ی خود را بر سه اصل کلیدی بنا کرد:

  1. "براهمن"، تنها واقعیت مطلق است: همه‌چیز در نهایت یک ذات واحد و غیرقابل‌تقسیم است.
  2. "مایا"، توهم و ناپایداری جهان: جهان مادی و فردیت انسان، یک توهم (Maya) است که باعث می‌شود ما حقیقت را نبینیم.
  3. "آتما" و "براهمن"، یکی هستند: خود حقیقی انسان (Atman)، در اصل همان "براهمن" است، اما جهل و توهم باعث می‌شود که این وحدت را فراموش کنیم.

شانکارا استدلال کرد که رهایی از چرخه‌ی تولد و مرگ (Samsara)، فقط از طریق "دانش" (Jnana) و درک حقیقت وحدت هستی ممکن است، نه از طریق اعمال نیک (Karma) یا پرستش خدایان (Bhakti).

۲. اصول کلیدی فلسفه‌ی شانکارا

۲.۱. براهمن، حقیقت مطلق و یگانه

شانکارا معتقد بود که براهمن (Brahman)، واقعیت نهایی و یگانه‌ی جهان است.

  • براهمن، بدون تغییر، نامحدود، فراتر از زمان و مکان، و غیرشخصی است.
  • همه‌ی چیزهایی که ما تجربه می‌کنیم، بازتابی از این حقیقت یگانه‌اند.
  • براهمن را نمی‌توان از طریق حواس درک کرد، بلکه تنها از طریق "دانش حقیقی" می‌توان به آن رسید.

او می‌نویسد:
"براهمن تنها واقعیت است، جهان یک توهم است، و فردیت انسان چیزی جز براهمن نیست."

برای نمونه، همان‌طور که موج‌های دریا جدا از آب نیستند، فردیت ما نیز جدای از براهمن نیست.

۲.۲. مایا (Maya) – جهان مادی، توهم است

شانکارا استدلال کرد که جهانی که ما می‌بینیم، یک "مایا" (Maya) یا توهم است.

  • مایا، باعث می‌شود که ما فکر کنیم که جهان، مستقل و واقعی است، در حالی که فقط یک سایه از حقیقت اصلی (براهمن) است.
  • مانند سرابی که در بیابان دیده می‌شود، جهان نیز به نظر واقعی می‌رسد، اما در حقیقت وجودی مستقل ندارد.
  • این توهم، باعث ایجاد رنج، دوگانگی، و جهل در انسان می‌شود.

او می‌نویسد:
"همان‌گونه که طناب را با مار اشتباه می‌گیریم، ما نیز جهان را به اشتباه واقعی می‌پنداریم."

برای نمونه، اگر کسی در تاریکی، طنابی را مار ببیند و بترسد، ترس او واقعی است، اما مار، توهمی بیش نیست. به همین شکل، ما فکر می‌کنیم که جهان واقعی است، اما در حقیقت، تنها براهمن وجود دارد.

۲.۳. آتما و براهمن – خود حقیقی ما، همان حقیقت مطلق است

شانکارا معتقد بود که خود حقیقی هر انسان (آتما – Atman)، در اصل همان براهمن است، اما ما این حقیقت را فراموش کرده‌ایم.

  • ما به اشتباه فکر می‌کنیم که یک "منِ فردی" داریم، اما این "من" فقط یک توهم است.
  • وقتی که ما درک کنیم که آتما همان براهمن است، از توهم مایا رها شده و به نیروانا (Moksha) یا آزادی حقیقی می‌رسیم.

او می‌نویسد:
"همان‌طور که فضا درون کوزه، بخشی از فضای بی‌نهایت است، آتما نیز جدا از براهمن نیست."

برای نمونه، همان‌طور که نور خورشید در قطرات آب دیده می‌شود، اما خورشید در اصل یکی است، آتما نیز تنها جلوه‌ای از براهمن یگانه است.

۲.۴. رهایی (Moksha) – چگونه از توهم رها شویم؟

شانکارا استدلال کرد که راه رهایی از چرخه‌ی تولد و مرگ (Samsara)، فقط از طریق "دانش حقیقی" (Jnana) و درک وحدت هستی امکان‌پذیر است.

  • اعمال نیک (Karma) یا پرستش خدایان (Bhakti)، تنها می‌توانند ذهن را برای درک حقیقت آماده کنند، اما خودشان به رهایی نمی‌انجامند.
  • تنها با "ویدیا" (Vidya) یا شناخت حقیقی، می‌توان از مایا عبور کرد و براهمن را درک کرد.
  • وقتی که ما بفهمیم که "من"، جدا از جهان نیست، بلکه همان براهمن است، به رهایی دست می‌یابیم.

او می‌نویسد:
"مانند کسی که از خواب بیدار می‌شود و می‌فهمد که رویایش واقعی نبوده، جوینده‌ی حقیقت نیز وقتی بیدار شود، درمی‌یابد که جهان، تنها یک توهم است."

برای نمونه، اگر کسی در خواب ببیند که در حال فرار از خطری است، ترس او واقعی به نظر می‌رسد، اما وقتی بیدار شود، می‌فهمد که همه‌چیز یک توهم بوده است. به همین شکل، وقتی که به شناخت حقیقی برسیم، درک می‌کنیم که دوگانگی‌های جهان، توهمی بیش نیستند.

۳. مقایسه‌ی شانکارا با فیلسوفان دیگر

شانکارا برخلاف بودا، که معتقد بود "هیچ خودی وجود ندارد"، استدلال کرد که خود حقیقی (آتما) وجود دارد، اما همان براهمن است. برخلاف ماکیاولی، که بر واقعیت‌های سیاسی و عملی تأکید داشت، شانکارا معتقد بود که جهان مادی، توهمی بیش نیست. برخلاف کانت، که بین "نومن" (واقعیت مستقل از ذهن) و "فنومن" (ادراک ما از واقعیت) تمایز قائل بود، شانکارا باور داشت که تنها یک حقیقت (براهمن) وجود دارد و بقیه‌ی چیزها توهم‌اند.

۴. نقد و مخالفت با فلسفه‌ی شانکارا

برخی منتقدان، مانند ویشنوپرستان (Bhakti traditions)، استدلال کردند که خدای شخصی (ایشتا دواتا) واقعی است و نباید آن را نادیده گرفت. برخی دیگر، مانند بوداییان، معتقد بودند که شانکارا هنوز به مفهومی از "خود" چسبیده است، در حالی که هیچ "خود" ثابت و مستقل وجود ندارد.

۵. تأثیر فلسفه‌ی شانکارا در حوزه‌های مختلف

در فلسفه، شانکارا پایه‌گذار تفسیر وحدت‌گرایانه از ودانته شد. در الهیات، آموزه‌های او بر هندوئیسم غیر دوگانه (Advaita Vedanta) تأثیر گذاشت. در معنویت، او الهام‌بخش مکاتب یوگا، مدیتیشن و مکاتب نوین معنوی شده است.

۶. نتیجه‌گیری: آیا جهان، یک توهم است؟

شانکارا این پرسش را مطرح می‌کند که آیا آنچه ما تجربه می‌کنیم، یک واقعیت مطلق است، یا تنها یک توهم گذرا؟

اگر طرفدار او باشید، باور دارید که همه‌چیز یکی است و رهایی، درک این وحدت است. اگر مخالف او باشید، ممکن است معتقد باشید که جهان مادی، واقعی است و نباید آن را صرفاً یک توهم دانست.

در نهایت، شانکارا یکی از بزرگ‌ترین متفکران تاریخ هند است که اندیشه‌های او هنوز در فلسفه، دین و معنویت مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.

📌سفر قهرمانی جوزف کمپل شامل چندین مرحله است که قهرمان از دنیای معمولی خود فراخوانده می‌شود و وارد دنیای جدیدی می‌شود که در آن با چالش‌ها و دشمنان مواجه می‌شود. در این مسیر، قهرمان از یک راهنما یا استاد کمک می‌گیرد، با مشکلات و تضادهای درونی خود روبه‌رو می‌شود، و در نهایت از این تجربیات برای رشد و تحول استفاده می‌کند. پس از پیروزی بر موانع، قهرمان به دنیای خود بازمی‌گردد، اما با آگاهی و قدرت جدیدی که به دیگران کمک می‌کند. این سفر نشان‌دهنده‌ی فرآیند تغییر و تکامل فردی است.

۱) جهان عادی در مکتب فکری آدی شانکارا – ودانته‌ی آدوایتا چگونه تعریف می‌شود؟

📌 پاسخ کوتاه:
جهان عادی در فلسفه‌ی آدی شانکارا، دنیایی است که در آن انسان‌ها در توهم (مایا) به سر می‌برند و گمان می‌کنند که جهان مادی واقعی و جدا از برهمن (حقیقت مطلق) است.

📌 جزئیات آموزشی:

  • افراد در این جهان معتقدند که خود (آتمن) با بدن و ذهن محدود است، درحالی‌که حقیقت این است که آتمن همان برهمن، یعنی حقیقت یگانه‌ی جهان، است.
  • مردم تحت تأثیر مایا (توهم کیهانی) به این باور رسیده‌اند که دنیای مادی واقعی است و تفاوت بین خود و دیگران حقیقی است.
  • در این جهان، انسان‌ها هنوز نمی‌دانند که رنج آن‌ها ناشی از جهل (آویدیا) نسبت به حقیقت یگانه‌ی وجود است.

۲) فراخوان ماجراجویی در مکتب آدوایتا ودانته چه مفهومی دارد؟

📌 پاسخ کوتاه:
فراخوان ماجراجویی زمانی رخ می‌دهد که فرد درمی‌یابد که جدایی بین خود و حقیقت نهایی توهمی بیش نیست و باید به دنبال درک وحدت آتمن و برهمن باشد.

📌 جزئیات آموزشی:

  • فرد متوجه می‌شود که رنج‌هایش ناشی از ناآگاهی نسبت به حقیقت یگانگی است.
  • مطالعه‌ی متون ودایی مانند اوپانیشادها، بهاگاواد گیتا و براهمه‌سوتراها او را به این نتیجه می‌رساند که حقیقت نهایی تنها یکی است و تمام اختلافات ظاهری نتیجه‌ی مایا است.
  • این لحظه معمولاً زمانی رخ می‌دهد که فرد از ناپایداری دنیا و وابستگی‌های مادی خسته شده و به دنبال آگاهی برتر است.

۳) امتناع از دعوت در مکتب آدوایتا ودانته چگونه بروز می‌کند؟

📌 پاسخ کوتاه:
امتناع از دعوت زمانی رخ می‌دهد که فرد هنوز به تمایز بین "خود" و "دیگران" باور دارد و نمی‌تواند بپذیرد که تمام جهان تنها یک حقیقت واحد (برهمن) است.

📌 جزئیات آموزشی:

  • بسیاری از افراد همچنان معتقدند که جهان مادی واقعی است و خودشان یک فرد جداگانه با هویت شخصی‌اند.
  • برخی نمی‌توانند بپذیرند که تمام تمایزها، اعم از فردی، اجتماعی و جهانی، توهمی بیش نیستند.
  • بعضی‌ها همچنان به عمل‌کردن در چارچوب دوگانگی‌ها (خیر/شر، من/دیگری، جسم/روح) ادامه می‌دهند، درحالی‌که حقیقت غیر دوگانه است.

۴) ملاقات با راهنما در مکتب آدوایتا ودانته چه نقش مهمی دارد؟

📌 پاسخ کوتاه:
راهنما در فلسفه‌ی آدی شانکارا، معرفت ودانته، تأمل در ماهیت خود و راهنمایی یک استاد روحانی (گورو) است که فرد را به سوی درک حقیقت هدایت می‌کند.

📌 جزئیات آموزشی:

  • "تات توم اسی" (Tat Tvam Asi – تو همان هستی): این جمله از اوپانیشادها بیان می‌کند که فرد باید درک کند که خودِ حقیقی او همان برهمن است.
  • "نتی نتی" (Neti Neti – نه این، نه آن): روش شناختی برای درک حقیقت، از طریق حذف تمام توهمات و تشخیص اینکه هیچ چیز مادی، حقیقت مطلق نیست.
  • راهنمایی یک گورو (استاد روحانی) که مسیر را نشان می‌دهد و به فرد کمک می‌کند که از جهل و توهم رها شود.

۵) عبور از آستانه در مکتب آدوایتا ودانته چه مفهومی دارد؟

📌 پاسخ کوتاه:
عبور از آستانه لحظه‌ای است که فرد دیگر به تفاوت‌های ظاهری بین خود و دیگران باور ندارد و به درک غیر دوگانه‌ی حقیقت یگانه‌ی برهمن می‌رسد.

📌 جزئیات آموزشی:

  • فرد درمی‌یابد که تمام هستی، سایه‌ای از یک حقیقت یگانه است و جدایی بین خود و جهان، یک توهم (مایا) است.
  • این پذیرش به او امکان می‌دهد که از ترس، وابستگی، و دوگانگی‌ها رها شود و در وحدت کیهانی غرق شود.
  • فرد از مرحله‌ی هویت فردی و محدودیت‌های ذهنی، به مرحله‌ی یگانگی و درک آگاهی کیهانی می‌رسد.

۶) آزمون‌ها، متحدان و دشمنان در مکتب آدوایتا ودانته چه نقشی دارند؟

📌 پاسخ کوتاه:
آزمون‌ها، چالش‌هایی‌اند که فرد را وادار می‌کنند توهمات ذهنی را کنار بگذارد و به درک یگانگی برسد. متحدان، گورو، مدیتیشن و دانش ودایی‌اند. دشمنان، جهل، مایا و دلبستگی‌های دنیوی‌اند.

📌 جزئیات آموزشی:

  • آزمون‌ها:مواجهه با وسوسه‌ی ماندن در دنیای مادی و لذت‌های حسی.
    گذر از مرحله‌ی هویت فردی و پذیرش حقیقت غیر دوگانه.
    تمرین مدیتیشن و تفکر برای ازبین‌بردن موانع ذهنی.
  • متحدان:گورو (راهنمای معنوی) که مسیر را نشان می‌دهد.
    مدیتیشن (دهیانا) و تأمل در حقیقت وجود که به فرد کمک می‌کنند که از توهم رها شود.
  • دشمنان:مایا (توهم کیهانی) که باعث می‌شود فرد فکر کند جهان مادی واقعی است.
    آویدیا (جهل) که فرد را در ناآگاهی از حقیقت یگانه نگه می‌دارد.

۷) نزدیک شدن به غار درونی در مکتب آدوایتا ودانته چگونه بیان می‌شود؟

📌 پاسخ کوتاه:
این مرحله زمانی رخ می‌دهد که فرد با چالش نهایی خود مواجه می‌شود: آیا او می‌تواند تمام وابستگی‌های خود را به جهان مادی و هویت فردی رها کند و حقیقت نهایی را درک کند؟

📌 جزئیات آموزشی:

  • فرد ممکن است هنوز بخواهد یک "من" مستقل را حفظ کند و کاملاً با یگانگی برهمن یکی نشود.
  • برخی ممکن است بترسند که رها کردن خود فردی به معنای ازبین‌رفتن شخصیت و هویت آن‌هاست.
  • این آزمونی است که نشان می‌دهد آیا فرد آماده‌ی تجربه‌ی یگانگی مطلق با برهمن است یا هنوز در دام مایا گرفتار است.

۸) پیام نهایی مکتب آدوایتا ودانته چیست؟

📌 پاسخ کوتاه:
پیام نهایی این است که تنها یک حقیقت وجود دارد: برهمن، و تمام جدایی‌ها، دوگانگی‌ها و هویت‌های فردی توهمی بیش نیستند. آگاهی از این حقیقت، انسان را از چرخه‌ی رنج و ناآگاهی آزاد می‌کند.

📌 نتیجه‌گیری:

  • جهان مادی و تفاوت‌های ظاهری توهمی بیش نیستند.
  • آتمن (خود حقیقی) همان برهمن (حقیقت مطلق) است.
  • مایا (توهم) باعث می‌شود که انسان‌ها فکر کنند که از حقیقت نهایی جدا هستند.
  • تنها راه رسیدن به آزادی، ازبین‌بردن جهل و درک یگانگی تمام هستی است.
  • رهایی نهایی (موکشا) یعنی یکی شدن با حقیقت یگانه و رها شدن از چرخه‌ی تولد و مرگ.

📌سایه‌ها و ارتباطشان با کهن الگوهای سفر قهرمانی جوزف کمپل:

  1. سایه‌ی قهرمان (خود منفی): قهرمان به‌طور مداوم با جنبه‌های تاریک خود، ترس‌ها و ضعف‌های درونی‌اش روبه‌رو می‌شود. کهن‌الگوی سایه، نمایانگر این تضاد درونی است که قهرمان برای تحول باید بر آن غلبه کند و از آن عبور کند.
  2. سایه‌ی استاد (والد نیکوکار یا آموزگار معنوی): قهرمان برای رسیدن به خودآگاهی و توانایی‌های جدید، با شخصی حکیم یا استاد مواجه می‌شود که توانایی‌های درونی‌اش را بیدار می‌کند. این استاد در نهایت، قهرمان را به مواجهه با سایه‌ها و کشف حقیقت خود هدایت می‌کند.
  3. سایه‌ی حریف (آنتاگونیست یا نیروهای منفی): نیروهایی که از خارج قهرمان را به چالش می‌کشند و به‌طور معمول نمایانگر تضادها و مشکلات اجتماعی یا فردی هستند. کهن‌الگوی دشمن یا آنتاگونیست نشان می‌دهد که برای دستیابی به پیروزی و تکامل، قهرمان باید این موانع را شکست دهد.

سایه‌ی اصلی در مکتب فکری آدی شانکارا - ودانته‌ی آدوایتا:

انکار واقعیت فردی و جهان مادی، غرق شدن در وحدت مطلق، و خطر از بین رفتن تمایز میان تجربه‌ی انسانی و حقیقت مطلق که می‌تواند به بی‌تفاوتی و انفعال منجر شود.

ارتباط با کهن‌الگوها:

  1. مکتب فکری آدی شانکارا – کهن‌الگوی عارف وحدت‌گرا
    شانکارا، آموزه‌ی آدوایتا ودانته (غیرثنویت) را توسعه داد که معتقد است تنها یک واقعیت وجود دارد: برهمن (حقیقت مطلق). جهان و فرد، توهمی ناشی از ناآگاهی (مایا) هستند. این تفکر، مانند کهن‌الگوی عارف وحدت‌گرا، بر درک وحدت وجود تأکید دارد. سایه‌ی این نگرش، انکار کامل تفاوت‌های فردی و از بین رفتن ارزش تجربه‌های شخصی است.
  2. مایا (توهم دنیا) – کهن‌الگوی خردمند جداشده از واقعیت
    شانکارا، جهان مادی را به‌عنوان "مایا" یا توهمی که مانع درک حقیقت برهمن است، معرفی کرد. این نگرش، انسان را به رها کردن دلبستگی‌های دنیوی دعوت می‌کند. این نگاه، مانند کهن‌الگوی خردمند جداشده از واقعیت، زندگی را تنها به‌عنوان سایه‌ای از حقیقت نهایی می‌بیند. سایه‌ی این نگرش، ممکن است به انکار نقش زندگی روزمره و تعاملات انسانی منجر شود.
  3. اتمان و برهمن – کهن‌الگوی جوینده‌ی حقیقت درونی
    شانکارا، استدلال کرد که آتمان (روح فردی) و برهمن (حقیقت مطلق) یکی هستند و تنها ناآگاهی باعث می‌شود که افراد خود را از برهمن جدا بدانند. این تفکر، مانند کهن‌الگوی جوینده‌ی حقیقت درونی، به دنبال کشف یگانگی درونی و عبور از محدودیت‌های ذهنی است. سایه‌ی این نگرش، می‌تواند منجر به غفلت از هویت فردی و نیازهای انسانی شود.
  4. جنبه‌ی انکاری نسبت به دنیا – کهن‌الگوی زاهد رهاشده از زندگی مادی
    شانکارا، رهایی (موکشا) را در درک عدم دوگانگی و ترک دلبستگی‌های دنیوی می‌دانست. او معتقد بود که تنها از طریق دانش، می‌توان از چرخه‌ی سمساره (تناسخ) خارج شد. این نگاه، مانند کهن‌الگوی زاهد رهاشده از زندگی مادی، بر بی‌نیازی از لذات و روابط دنیوی تأکید دارد. سایه‌ی این نگرش، می‌تواند منجر به انزوا و دوری از مسئولیت‌های اجتماعی شود.
  5. دانش به‌عنوان راه رهایی – کهن‌الگوی حکیم روشن‌بین
    شانکارا، بر این باور بود که موکشا (رهایی) نه از طریق اعمال، بلکه از طریق دانش و درک حقیقت غیرثنوی حاصل می‌شود. این تفکر، مانند کهن‌الگوی حکیم روشن‌بین، دانستن را برتر از هر عمل فیزیکی می‌داند. سایه‌ی این نگرش، ممکن است منجر به نادیده گرفتن ارزش تجربه‌ی عملی و خدمت به دیگران شود.
  6. تأکید بر عدم فردیت – کهن‌الگوی رودخانه‌ی حل‌شده در اقیانوس
    شانکارا، می‌گفت که فردیت یک توهم است و همه چیز در نهایت در وحدت برهمن از بین می‌رود. این نگاه، مانند کهن‌الگوی رودخانه‌ی حل‌شده در اقیانوس، از دست دادن تمایزهای فردی و انحلال در کلیت هستی را تبلیغ می‌کند. سایه‌ی این نگرش، می‌تواند به از بین رفتن انگیزه‌ی فردی برای رشد، تلاش و آفرینش منجر شود.
  7. شفای سایه‌ی فلسفه‌ی آدی شانکارا – کهن‌الگوی تعادل میان وحدت و فردیت
    برای رهایی از سایه‌های فلسفه‌ی شانکارا، باید میان درک وحدت وجود و پذیرش ارزش تجربه‌ی فردی تعادل برقرار کرد. این مسیر، مانند سفری است که در آن فرد، پس از درک حقیقت برهمن، درمی‌یابد که تجربه‌ی انسانی و روابط اجتماعی نیز بخشی از این وحدت هستند و نباید نادیده گرفته شوند.

نتیجه:

سایه‌ی اصلی فلسفه‌ی آدی شانکارا، انکار واقعیت فردی و خطر غرق شدن در وحدت مطلق است. مسیر شفای آن، در یافتن تعادلی میان درک وحدت وجود و پذیرش زندگی فردی و اجتماعی نهفته است، جایی که آگاهی معنوی با تجربه‌ی انسانی ترکیب شود.

سفر در اندیشه، در ۱۰ دقیقه

در اکو کاغذ، ادبیات، فلسفه و تاریخ را با نگاه یونگی تحلیل می‌کنیم. خلاصه ۱۵۰ کتاب و ۵۰ متفکر، در پست‌هایی ۱۰ دقیقه‌ای ⏳ همیشه رایگان 📚✨ برای ورود، دکمه‌ی زیر را بزنید 👇

ورود به اکو کاغذ