سایههای شخصیتی کودکانی که شاهد دعوای والدین هستند
سایهی کودکانی که دعواهای والدین را تجربه میکنند، مجموعهای از احساسات سرکوبشده مانند ترس، اضطراب، احساس ناامنی، بیارزشی و خشم است که در ناخودآگاه آنها باقی میماند و بر رفتارها و روابطشان در بزرگسالی تأثیر میگذارد.
- کودکی که بهطور مداوم شاهد مشاجرات شدید، بیاحترامی یا خشونت کلامی و فیزیکی بین والدین است، ممکن است احساس کند که دنیا جای ناامنی است.
- این تجربه باعث ایجاد اضطراب مزمن، عدم اعتماد به روابط، یا الگوهای رفتاری ناسالم در آینده میشود.
- برخی از این کودکان در ناخودآگاه خود باور دارند که برای حفظ آرامش باید همیشه مداخله کنند، درحالیکه برخی دیگر یاد میگیرند که همیشه از درگیری اجتناب کنند.
- در بزرگسالی، این افراد ممکن است در روابط عاطفی یا کاری خود دچار اضطراب، وابستگی شدید، یا ترس از رهاشدگی شوند.
برخی از این کودکان در بزرگسالی از هر نوع درگیری فرار میکنند، زیرا ناخودآگاه دعوا را با احساس ناامنی و درد عاطفی مرتبط میدانند.
- کودکانی که دائماً شاهد دعوای والدین بودهاند، یاد میگیرند که اختلافنظر منجر به فریاد، توهین یا حتی خشونت میشود.
- در نتیجه، این کودکان در بزرگسالی ممکن است برای جلوگیری از مشاجره، از بیان احساسات واقعی خود پرهیز کنند.
- برخی از این افراد ممکن است حتی وقتی نارضایتی دارند، برای "حفظ صلح" سکوت کنند و خواستههای خود را نادیده بگیرند.
- ادغام این سایه کمک میکند که فرد یاد بگیرد چگونه اختلافات را بهصورت سالم مدیریت کند، بدون اینکه از درگیری بترسد.
کودکانی که در محیطهای پرتنش رشد کردهاند، در بزرگسالی اغلب دچار اضطراب مزمن میشوند، زیرا همیشه منتظر یک بحران یا اتفاق ناخوشایند هستند.
- این کودکان اغلب در فضایی بزرگ شدهاند که تنش، پیشبینیناپذیری و ناآرامی دائمی وجود داشته است.
- ناخودآگاه، آنها بهدنبال نشانههایی از خطر هستند، حتی اگر در محیطی امن باشند.
- این اضطراب مزمن میتواند باعث بیخوابی، مشکلات گوارشی، یا حساسیت بیشازحد به استرس شود.
- ادغام این سایه کمک میکند که فرد بتواند احساس امنیت بیشتری در زندگی خود پیدا کند.
برخی از این کودکان ناخودآگاه احساس میکنند که مسئول صلح و آرامش خانواده هستند و در بزرگسالی نیز بهدنبال کنترل شرایط برای جلوگیری از درگیری میگردند.
- برخی والدین هنگام دعوا، کودک را درگیر مشاجرههای خود میکنند یا از او بهعنوان واسطه استفاده میکنند.
- این کودکان ممکن است باور کنند که اگر آنها بهتر رفتار میکردند، والدینشان دعوا نمیکردند.
- این احساس گناه میتواند در بزرگسالی باعث شود که فرد همیشه در تلاش باشد تا "همهچیز را درست کند."
- ادغام این سایه کمک میکند که فرد یاد بگیرد مسئول احساسات و رفتار دیگران نیست.
برخی از این کودکان برای جبران کمبود امنیت عاطفی در کودکی، در بزرگسالی به تأیید دیگران یا عشق افراطی وابسته میشوند.
- در خانوادههایی که پر از مشاجره است، کودک ممکن است محبت و توجه را کمتر تجربه کند.
- در نتیجه، این فرد در بزرگسالی بهشدت به تأیید و محبت دیگران نیاز دارد و از تنها ماندن وحشت دارد.
- برخی افراد ممکن است در روابط ناسالم بمانند، زیرا ناخودآگاه فکر میکنند که "محبت مشروط" است.
- ادغام این سایه کمک میکند که فرد بتواند بدون وابستگی، عشق سالمی را تجربه کند.
برخی کودکان که شاهد دعوای والدین هستند، در بزرگسالی همان الگوهای رفتاری را در روابط خود تکرار میکنند.
- کودکانی که والدینشان دائماً دعوا میکردند، ممکن است یاد بگیرند که "مشاجره و پرخاشگری" بخشی طبیعی از یک رابطه است.
- در بزرگسالی، این افراد ممکن است در روابط خود رفتارهای مشابهی داشته باشند، حتی اگر آگاهانه نخواهند.
- برخی دیگر ممکن است از هر نوع رابطهای دوری کنند، زیرا آن را برابر با درد و رنج میدانند.
- ادغام این سایه کمک میکند که فرد بتواند روابط سالمتری ایجاد کند.
با آگاهی از الگوهای رفتاری، پردازش احساسات سرکوبشده، تمرین مهارتهای ارتباطی سالم، و کار روی امنیت عاطفی میتوان این سایهها را ادغام کرد.
- تمرین بیان احساسات بدون ترس از درگیری.
- ایجاد مرزهای سالم در روابط عاطفی.
- کار روی کاهش اضطراب و تقویت احساس امنیت شخصی.
- آموختن نحوهی حل تعارض بدون مشاجره و خشونت.
کودکانی که شاهد دعوای والدین هستند، ممکن است در بزرگسالی دچار اضطراب مزمن، ترس از درگیری، احساس گناه، یا وابستگی عاطفی شوند. ادغام این سایهها به ایجاد روابط سالمتر، افزایش اعتمادبهنفس، و کاهش تنشهای درونی کمک میکند.