a.bavafa444@gmail.com
تحلیل یونگی مفهوم مفسدین

مفسدین: آنانکه میشکنند، اما با لبخند؛ آنانکه آسیب میزنند، اما با نیت خوب؛ آنانکه از درون شکستهاند، اما بیرون را ویران میکنند—not از شر، بلکه از خودبیگانگی
در قرآن، واژهی «مفسدین» بارها آمده است:
إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ ٱلْمُفْسِدِينَ
(یونس / ۸۱)وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلْمُفْسِدِينَ
(قصص / ۷۷)وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا۟ فِى ٱلْأَرْضِ قَالُوٓا۟ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ
(بقره / ۱۱)
مفسدین، در این آیات، کسانیاند که تضاد میان ظاهر و باطن دارند.
در ظاهر، اصلاحگر، عالم، خیرخواهاند.
اما در باطن، آشوب، تحریف، و تخریب در آنها خانه کرده—بیآنکه خودشان همیشه بدانند.
در روان، مفسدین چهرههاییاند که:
- به جای اصلاح رابطه با خود، دیگران را ویران میکنند.
- به جای روبهرو شدن با درد، معنای آن را تحریف میکنند.
- به جای لمس زخم، آن را پشت نقابِ فضیلت مخفی میکنند—even اگر واقعاً باور کرده باشند که حق با آنهاست.
۱. مفسدین و ایگو: وقتی ایگو از پذیرش شکست میترسد، خودش را پشت ادعای خیر پنهان میکند
ایگو، موجودی ظریف و محتاط است؛
اگر بترسد که اشتباه دیده شود، برای بقا، دست به بازیهای پیچیده میزند.
در روان، مفسد ایگویی کسیست که:
«میخواهد نجات دهد، اما بدون لمس واقعیت؛
میخواهد کمک کند، اما از موضع بالا؛
میخواهد خوب باشد، اما بیآنکه با بدیاش مواجه شود.»
و اینگونه، اصلاحگریاش تبدیل به تخریب میشود—not از روی خباثت، بلکه از ترسِ دیدن خود واقعی.
۲. مفسدین و سایه: مفسد، سایهایست که لباسی از روشنایی پوشیده؛ اما درونش تاریکی انکارشده نفس میکشد
یونگ مینویسد:
«بدترین شکل شر، آن چیزیست که خود را خیر مطلق میداند.»
مفسدین، بهجای اینکه با سایهشان گفتوگو کنند،
از آن فاصله میگیرند، و آن را روی دیگران فرافکنی میکنند.
میگویند:
- «فلانی فاسد است، من درستکارم.»
- «اینها مشکل دارند، نه من.»
- «من فقط میخواهم اصلاح کنم»—بیآنکه ببینند:
شاید آتش درونشان، دارد جهان را میسوزاند.
۳. مفسدین و زخم: بسیاری از فسادها، از زخمهایی میآیند که هرگز به رسمیت شناخته نشدهاند
در روان، کسی که ویران میکند،
همیشه ویرانشدهایست که صدایش شنیده نشده.
مفسد، در بسیاری موارد:
- کودکیست که شنیده نشده،
- انسانیست که تحقیر شده،
- ذهنیست که دیده نشده.
اما چون نمیخواهد دردش را بپذیرد،
زخمش را در دیگری بازتولید میکند—even اگر خودش نداند.
۴. مفسدین و وسوسه: وسوسهی «نجات دادن» وقتی خطرناک است که برای کنترل باشد—not برای همدلی
ایگو وسوسه میشود که دیگران را اصلاح کند،
نه برای کمک، بلکه برای اثبات برتری.
و اینجا، نقش مفسد روانی پدیدار میشود.
مفسدون درون ما کسانیاند که:
«دوست دارند بهجای گوش دادن، نسخه بدهند.
بهجای همدلی، راهکار بگویند.
و بهجای تحمل تاریکی، آن را حذف کنند—even اگر بهظاهر روشن رفتار کنند.»
۵. مفسدین و شفا: هیچ فسادی با حذف، درمان نمیشود؛ فقط با دیدن، لمس کردن، و آشتی
یونگ تأکید دارد که «ادغام سایه» شرط اصلی سلامت روان است.
یعنی:
- دیدن آنچه انکارش میکردی،
- لمس آنچه پنهانش کرده بودی،
- و پذیرفتنِ آنچه نمیخواستی باشی.
در روان، فقط وقتی که مفسد درون دیده شود، میتواند تغییر کند—not از ترس، بلکه از درک.
و این همان جاییست که اصلاح واقعی آغاز میشود—not با شعار، بلکه با سکوت و دیدن.
۶. مفسدین و فردیتیابی: کسی به فردیت نمیرسد، مگر آنکه مفسد درونش را بشناسد—not برای سرزنش، بلکه برای آزادسازی انرژی حیاتی
مفسد، حامل نیروییست که اگر دیده نشود، خراب میکند؛
اما اگر فهمیده شود، میتواند خلاق شود.
در روان، کسانیکه:
- خشم فروخورده دارند،
- میلهای سرکوبشده دارند،
- ایدههای غیرمجاز دارند…
اگر اینها را نبینند، فاسد میشوند؛
اما اگر ببینند، میتوانند تبدیل به مصلح شوند—not با زور، بلکه با صداقت.
جمعبندی: مفسدین، نه چهرههایی بیرونی، بلکه چهرههایی در روان ما هستند که دیده نشدهاند، شنیده نشدهاند، و حالا در سکوت میشکنند—not از شر، بلکه از زخم
در نهایت، مفسدین:
- بخشی از رواناند که آسیبدیدهاند،
- و چون کسی نپذیرفتشان، تبدیل به نیروهای پنهانِ تخریب شدند.
و پیامشان این است:
«من را ببین—not به چشم شر،
بلکه به چشم کسیکه راهی برای ابراز نداشت.
اگر ببینی، من دیگر نمیشکنم.
اگر بفهمی، شاید دوباره بتوانم سازنده باشم—even اگر زخمی باشم.»
سفر در اندیشه، در ۱۰ دقیقه
در اکو کاغذ، ادبیات، فلسفه و تاریخ را با نگاه یونگی تحلیل میکنیم. خلاصه ۱۵۰ کتاب و ۵۰ متفکر، در پستهایی ۱۰ دقیقهای ⏳ همیشه رایگان 📚✨ برای ورود، دکمهی زیر را بزنید 👇
ورود به اکو کاغذ
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحلیل یونگی سوره الإسراء
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحلیل یونگی مفهوم همس
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحلیل یونگی سوره الانفطار