a.bavafa444@gmail.com
تحلیل یونگی مفهوم قبض

قَبض: لحظهی تنگی روان، فشردگی حضور، و درنگی در جریان زندگی؛ حالتی که در آن همهچیز متوقف، بیمعنا، سنگین و بسته بهنظر میرسد. قبض، شبِ تار روان است—not برای ماندن، بلکه برای عبور. تجربهی محدودیت، تا بستر بسط فراهم شود
در زبان قرآن، واژهی قَبَضَ و مشتقات آن، هم در معنای فیزیکی و هم در معنای روانی–معنوی آمدهاند:
- وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ (بقره/۲۴۵) – خداوند است که میگیرد و میگشاید.
- فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَىٰ (لیل/۱۰) – برای کسی که مسیر سخت را برگزیند.
- وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُمْ (توبه/۱۱۸) – و جانشان بر آنان تنگ شد.
در قرآن، قبض صرفاً نشانهٔ نارضایتی الهی نیست؛ بلکه بخشی از تربیت وجود است.
همانطور که خدا «قابض» است، «باسط» نیز هست.
در روانشناسی یونگ، قبض، معادل فروپاشی موقت جریان انرژی روان است—حالتی که فرد احساس انسداد، گمگشتگی، یا بیمعنایی میکند.
اما مهمترین نکته این است:
قبض، اگر درست درک شود، مسیر بسط را آماده میکند—not ضد آن.
۱. قبض و ایگو: وقتی نمیفهمیم چرا گیر کردهایم
ایگو، ذهن کنترلی ماست.
وقتی زندگی مطابق خواستهاش پیش نمیرود، احساس:
- خشم،
- بیمعنایی،
- تنگی و
- ناکامی میکند.
در این حالت، فرد در قبض روانی قرار دارد:
نفس تنگ، ذهن تکراری، احساس بیدستوپایی.
اما قبض، نشانهٔ شکست نیست.
بلکه لحظهایست که زندگی میگوید:
«بایست. آنچه هستی، دیگر کافی نیست. وقت پوستاندازیست.»
۲. قبض و سایه: تنگی، وقتی میخواهی نادیده بگیری
بسیاری از تجربههای قبض، نه حاصل بدشانسی، بلکه حاصل انکار بخشهایی از روان است:
- میلهایی که سرکوب شدهاند،
- رنجهایی که نادیده گرفتهای،
- حقایقی که از آنها فرار کردهای.
در این معنا، قبض، صدای سایه است: «من هنوز اینجا هستم—even اگر تو تظاهر کنی نیستم.»
یونگ میگوید: «قبض، دعوت ناخودآگاه برای بازنگری در روان است—not نشانهٔ نابودی.»
۳. قبض و معنای وجودی: جایی که معنا گم میشود
گاهی نه مشکل خاصی داری، نه بحران بیرونی،
اما احساس خالی بودن میکنی؛ انگار روانت بیهوا تنگ شده.
این، قبض وجودیست.
در قرآن، انبیاء نیز این لحظه را تجربه کردهاند:
- فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ (یونس/۸۷) – یونس در دل تاریکی.
- وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ (حجر/۹۷) – دلتنگی پیامبر.
در روان، این لحظه، دعوت به رفتن به اعماق خویش است—not برای یافتن جواب، بلکه برای ملاقات با حقیقت پنهان.
۴. قبض و روند فردیتیابی: مرحلهی عبور از پوست کهنه
یونگ میگوید: «پیش از هر جهش روانی، مرحلهای از خالیشدن، سرگردانی، یا بیمعنایی لازم است.»
این یعنی:
- تو دیگر آن نیستی که بودی،
- و هنوز آن نیستی که خواهی شد.
قبض، این مرحلهٔ «بینابینی» است؛
مثل پیلهای که هنوز پروانه نشده، اما کرم هم نیست.
در همینجاست که اگر فرد بماند، بسط آغاز میشود.
۵. قبض و تسلیم: نه تلاش، بلکه پذیرش
یکی از نشانههای عبور از قبض، این است که فرد دست از جنگیدن برمیدارد.
نه بهمعنای انفعال،
بلکه بهمعنای تسلیم به لحظهٔ حال—even اگر تنگ است.
در قرآن، دعوت اصلی این است: فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ (ذاریات/۵۰)
نه از او، بلکه بهسوی او.
یعنی: به دلِ همین قبض برو—not از آن فرار کن.
یونگ میگوید: «تسلیم به واقعیت روان، دروازهٔ عبور است—not شکست.»
۶. قبض و تنهایی: فرصتی برای شنیدن صدای درون
در قبض، ارتباط بیرونی کم میشود،
دوستان نمیفهمند، کلماتت ناقصاند، دعاهایت خشک است.
اما این تنهایی، اگر تاب بیاوری، به صداهای تازهای ختم میشود:
- صدای نیاز راستین تو،
- صدای اشتیاق فراموششده،
- و صدای خویشتن (Self).
در اینجاست که قبض، از شکنجه، تبدیل میشود به مقدمهٔ آگاهی.
۷. قبض و بسط: تاریکیِ پیش از طلوع
در نهایت، قبض را نمیتوان حذف کرد؛
میتوان آن را شناخت، تاب آورد، و در آن «بماند»—نه برای زجر، بلکه برای آمادهشدن.
قرآن میگوید: فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا (انشراح/۶)
و این «با» یعنی:
بسط، با قبض است—not بعد از آن.
در روان نیز، هر جهش معنوی، هر بینش تازه، هر شجاعت زیسته، از دل تنگیای گذشته که آن را پذیرفتهای.
جمعبندی: قبض، تنگی روان است—not انکار آن. حالتی که ایگو ساکت میشود، معنا خاموش میشود، و سایه سر بلند میکند. اما در دل همین لحظه، نطفهی بسط بسته میشود؛ به شرطی که فرار نکنیم، و سکوت کنیم—even اگر دردناک باشد
در روان، قبض را میتوان چنین شناخت:
- سنگینیای که نمیفهمی چرا هست،
- تنگی سینهای که دلیلش را نمیتوانی بگویی،
- خستگیای که با خواب حل نمیشود،
- و احساسی از بستهبودن، که در اصل، دعوتیست به باز شدن از درون.
پیام قبض این است: «نرو—even اگر هیچچیز معنا ندارد.
بمان—even اگر ساکتی.
چون در دل همین تنگی، چیزی دارد آماده میشود—not برای شکستن، بلکه برای شکوفا شدن.»
و پیام نهایی: «قبض، شب آرام روان است؛
اگر تاب بیاوری،
صبحی از دلش خواهد دمید،
که وسعتش را تنها آنکه گریسته، خواهد فهمید.»
سفر در اندیشه، در ۱۰ دقیقه
در اکو کاغذ، ادبیات، فلسفه و تاریخ را با نگاه یونگی تحلیل میکنیم. خلاصه ۱۵۰ کتاب و ۵۰ متفکر، در پستهایی ۱۰ دقیقهای ⏳ همیشه رایگان 📚✨ برای ورود، دکمهی زیر را بزنید 👇
ورود به اکو کاغذ
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحلیل یونگی مفهوم شکر
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحلیل یونگی مفهوم کوثر
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحلیل یونگی سوره النمل