تحلیل یونگی مفهوم ساختن کعبه - حضرت ابراهیم (ع)

اکو کاغذ | www.ecokaghaz.com
اکو کاغذ | www.ecokaghaz.com


ساختن کعبه: نه فقط چیدن سنگ‌ها، بلکه شکل دادن به مرکز هستی است. فرایندی که در ظاهر بیرونی‌ست، اما در باطن، بازآفرینی مرکز روان است—even اگر دست‌ها بلرزند و معنا پنهان باشد

در قرآن آمده است:

وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَٰهِيمُ ٱلْقَوَاعِدَ مِنَ ٱلْبَيْتِ وَإِسْمَـٰعِيلُ ۖ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّآ ۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلسَّمِيعُ ٱلْعَلِيمُ
(بقره / ۱۲۷)

یعنی: «و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل، پایه‌های خانه را بالا می‌بردند، گفتند: پروردگارا، از ما بپذیر.»

در روان‌شناسی یونگ، ساختن کعبه را می‌توان فرآیند نمادین فردیت‌یابی دانست—بازگشت به مرکز، ساختن جایی برای معنا درون خود، و زایش آرامی که با آجرهایی از رنج، تعهد، و سکوت پدید می‌آید.

۱. ساختن کعبه و ایگو: ایگو دوست دارد مرکز را «به‌دست آورد»، تصاحب کند. اما ساختن کعبه، دعوتی‌ست به ساختن مرکز—not برای تسلط، بلکه برای تسلیم

در روان، ایگو می‌خواهد معنا را ببیند، نه بسازد.
می‌خواهد خانه‌ای از قبل آماده باشد.
اما ابراهیم، مأمور است خانه‌ای بسازد—even در بیابان.

ساختن کعبه، برای روان، یعنی:

«تو باید مرکز خود را بسازی—not پیدا کنی.
نه از بیرون،
بلکه با دستان خود—even اگر بلرزد.**

ایگو باید یاد بگیرد که مرکز، ارث نیست؛ فرآیند است.

۲. ساختن کعبه و سایه: سایه در روان، اغلب آن‌جاست که نمی‌خواهیم از نو بسازیم. ترجیح می‌دهیم روی خرابه‌ها زندگی کنیم، چون ساختن، زحمت دارد. اما کعبه، جز با بازسازی درونی، نمی‌ایستد

ابراهیم، خانه‌ای را بازسازی می‌کند که گفته می‌شود پیش‌تر هم بوده.

در روان، این یعنی:

  • مرکز روانی ما همیشه بوده،
  • اما گاهی فروریخته،
  • خاک گرفته،
  • و باید با زحمت باز ساخته شود.

اما ساختن، فقط فیزیکی نیست:

  • باید سایه‌ها را دید،
  • دردها را برداشت،
  • ترس از بیهودگی را تاب آورد.

و این، همان لحظه‌ای‌ست که سایه، از مانع ساختن به ماده‌ی ساختن تبدیل می‌شود.

۳. ساختن کعبه و زخم: زخم، همیشه نشانی‌ست از چیزی که شکسته است. ساختن کعبه، یعنی پذیرفتن زخم، و برخاستن برای ساخت دوباره—not برای فرار، بلکه برای بازیابی نقطه‌ی آغاز

ابراهیم، تنها نیست؛
اما تنها هم هست.

در روان، ما هم گاهی از نقطه‌ای ویران شروع می‌کنیم؛
از جایی که معنا فرو ریخته،
و باید دوباره آجر روی آجر گذاشت.

زخم، همان لحظه‌ای‌ست که می‌پرسیم:

  • «آیا ارزش دارد؟»
  • «آیا جواب می‌گیرم؟»
  • «آیا دوباره خواهم ایستاد؟»

و پاسخ، در ادامه‌ی ساختن است—even اگر آهسته، و با اشک.

۴. ساختن کعبه و شفا: شفا، زمانی آغاز می‌شود که روان، به جای فرار، می‌ماند و می‌سازد؛ و ساختن، آغازِ تولد دوباره‌ی مرکز است—even اگر سال‌ها طول بکشد

در روان‌شناسی یونگ، شفا فرآیندی‌ست از بازسازی مرکز روان پس از مواجهه با سایه.

کعبه، نماد آن مرکزی‌ست که باید از نو ساخته شود؛
با دست‌هایی زخمی،
و با همراهی درونی (اسماعیلِ روان).

و شفا، از آن‌جا آغاز می‌شود که:

«تو تصمیم می‌گیری بمانی،
و با همان آجرهای خسته،
دوباره خانه‌ای برای حضور بسازی—even اگر هیچ‌کس نبینَد.»

۵. ساختن کعبه و رؤیا: در رؤیاها، ساختن خانه‌ای ساده یا سیاه، نشانه‌ی بازگشت به مرکز است. و کعبه، در رؤیا، نماد ساختن فضایی‌ست برای تماس با خویشتن اصیل—even اگر تنها باشی

رؤیای ساختن، همیشه نشانه‌ای‌ست از حرکت روان به‌سوی بازسازی.

در تحلیل یونگی، ساختن کعبه در رؤیا یا تصور، یعنی:

  • آماده‌بودن برای مرکز شدن،
  • پذیرش زحمت ساختن،
  • و حضور در فرآیندی که آسان نیست،
    اما اصیل است.

و این رؤیاها، حتی اگر ناتمام بمانند،
نقطه‌ی بیداری‌اند.

۶. ساختن کعبه و فردیت‌یابی: فردیت‌یابی بدون ساختن مرکز ممکن نیست. و کعبه، نماد همان خانه‌ی درونی‌ست که فقط خودت می‌توانی بسازی—not والد، نه دین، نه جامعه؛ فقط خودت، با دست‌های زخم‌خورده

یونگ می‌گوید:

«هر روانی، باید خانه‌ای برای معنا در درون خود بسازد.»

ساختن کعبه، نه آیین بیرونی،
بلکه فرآیند آرام و پر زحمت ساختن مرکز روان است.

مرکزی که:

  • ساده است،
  • خاموش است،
  • اما همه‌چیز از آن آغاز می‌شود.

و فردیت‌یابی، زمانی شروع می‌شود که تو قبول کنی این خانه را بسازی—even اگر کسی همراهت نباشد.

جمع‌بندی: ساختن کعبه، در قرآن و روان، بازسازی نقطه‌ی مرکز است؛ نه فقط سنگ‌چینی، بلکه تماس دوباره با آن‌چه از دست رفته بود. و در روان، این ساختن، سفری‌ست از پراکندگی به حضور؛ از سایه به سکون—even اگر با دست‌های ترک‌خورده انجام شود

در نهایت، ساختن کعبه:

  • صدایی ندارد،
  • شعاری ندارد،
  • نمایش ندارد.

فقط آجر روی آجر است.

و پیامش این است:

«من بخشی از روان تو هستم،
بخشی که در ویرانه ایستاده‌ام،
و می‌خواهم دوباره مرکز شوم—even اگر همه‌چیز ریخته باشد.
من کعبه‌ام—not کعبه‌ی بیرونی،
بلکه خانه‌ای در دل تو،
که منتظر است تو برگردی،
بایستی، و دوباره بسازی—even اگر آهسته، حتی اگر فقط با یک آجر.»


سفر در اندیشه، در ۱۰ دقیقه

در اکو کاغذ، ادبیات، فلسفه و تاریخ را با نگاه یونگی تحلیل می‌کنیم. خلاصه ۱۵۰ کتاب و ۵۰ متفکر، در پست‌هایی ۱۰ دقیقه‌ای ⏳ همیشه رایگان 📚✨ برای ورود، دکمه‌ی زیر را بزنید 👇

ورود به اکو کاغذ