a.bavafa444@gmail.com
تحلیل یونگی سوره مائده

سوره مائده و آزمون وفاداری روان: خوانشی یونگی از سایه در بستر تعهد، قانون و قدرت
سوره مائده از سورههای پایانی قرآن است که در مدینه نازل شده و لحنی محکم، قاطع و سرشار از هشدار و یادآوری دارد. مضمون این سوره حول سه محور اصلی میچرخد: وفاداری به عهد، مسئولیت در برابر قانون، و آزمون در قدرت و ضعف. اما آنچه این سوره را از یک متن حقوقی صرف فراتر میبرد، زبان نمادین و روانکاوانهای است که در دل آن پنهان است.
در نگاه کارل گوستاو یونگ، روان انسان نهتنها شامل افکار و رفتار آگاهانه است، بلکه لایههایی نادیده در ناخودآگاه دارد که تأثیر عمیقی بر انتخابها، بحرانها و مسیرهای زندگیاش میگذارند. این لایهها که او آنها را «سایه» مینامد، در سوره مائده با دقتی تحسینبرانگیز، بهطور نمادین به تصویر کشیده شدهاند.
۱. عهد و تعهد: دروازهای به سوی سایهی خیانت
آغاز سوره مائده با تأکید بر وفای به عهد است:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ»
از نگاه روانشناسی یونگی، «عهد» نه فقط قراردادی اجتماعی، بلکه تجسمی از پیوند میان وجدان آگاه و ناخودآگاه انسان است. وقتی ما با خود عهد میبندیم که انسانی صادق، عادل یا خویشتندار باشیم، در واقع در حال تنظیم رابطهای میان بخشهای مختلف روان خود هستیم.
اما درست در لحظهای که عهد شکل میگیرد، سایهی خیانت نیز فعال میشود. همان بخش از روان که میخواهد قانون را دور بزند، از مسئولیت فرار کند، یا از قدرت سوءاستفاده کند. سوره مائده از ابتدا هشدار میدهد که پیمان، آزمون روان است. و هر عهدی، ناگزیر در معرض تهدید سایه قرار میگیرد.
۲. سایهی قانونگریزی پشت نقاب اخلاق
سوره مائده چندین حکم فقهی و اخلاقی را مطرح میکند: درباره خوراک، ذبح، روابط با پیروان دیگر ادیان، مجازاتها، و قضاوت. اما آنچه مهمتر است، تأکید سوره بر عدم فریب قانون بهظاهر است. بهویژه آنجا که هشدار میدهد:
«وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا»
یعنی دشمنیتان با دیگران، نباید شما را از عدالت دور کند. این جمله، بیانگر یکی از بارزترین عملکردهای سایه در روان انسان است: فرافکنی احساسات منفی به دیگران برای توجیه بیعدالتی خود.
یونگ باور داشت که اخلاقگرایی افراطی میتواند نقابی باشد که پشت آن، سایههایی از خشم، تعصب یا میل به انتقام پنهان شدهاند. سوره مائده دقیقاً در این نقطه، روان مخاطب را خطاب قرار میدهد: آیا قانون را بهعنوان ابزار عدالت میخواهی یا بهعنوان پوششی برای اعمال سایه؟
۳. داستان قابیل و هابیل: تولد سایهی حسادت و مرگ
یکی از محوریترین نمادهای یونگی در این سوره، داستان دو فرزند آدم است: هابیل و قابیل. این دو، نمایندگان دو قطب روانی انساناند. هابیل، نماد تسلیم، پذیرش و شفافیت روانی؛ قابیل، نماد مقاومت، حسادت، و تلاش برای سرکوب رقیب درونی.
سایهی قابیل در حسادت متولد میشود:
«لَئِن بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا۠ بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ»
در اینجا، هابیل دست به قدرت نمیبرد، درحالیکه قابیل نمیتواند با شکست درونیاش کنار بیاید. در زبان یونگ، قابیل نه دشمن بیرونی، بلکه بخشی از روان ماست که نمیخواهد برتری دیگری را بپذیرد، حتی اگر آن برتری عادلانه و طبیعی باشد.
قتل هابیل، در واقع، کشتن صدای درونیست—و سکوت پس از آن، آغاز گناهی روانیست که تنها با پذیرش و پشیمانی، میتوان آن را التیام بخشید.
۴. وسوسه قدرت و سایهی دینی
سوره مائده، در ادامه، از پیامبران گذشته و پیروان آنان یاد میکند، بهویژه از حضرت موسی، عیسی، و قومهای آنان. بسیاری از این روایتها درباره خیانت به پیام، انکار مسئولیت، یا سوءاستفاده از دین برای توجیه ظلم هستند.
در زبان روانشناسی، این نوع عملکردها نشانهای از سایهی «قدرت دینی» هستند: وقتی انسان، حقیقت را میفهمد ولی از آن برای تثبیت برتری خود استفاده میکند. این همان سایهایست که یونگ در نهادهای دینی یا ایدئولوژیک بارها به آن اشاره کرده بود.
برای مثال، در آیهای آمده:
«فَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ»
آنها بخشی از پیام را فراموش کردند؛ نه از روی ناآگاهی، بلکه چون روانشان نخواست با حقیقتی که سایهشان را تهدید میکرد روبهرو شوند. این فراموشی، یک دفاع روانیست که در بسیاری از سطوح انسانی تکرار میشود.
۵. نزول مائده آسمانی: سایهی طلبکاری و ترس از مسئولیت
نام این سوره برگرفته از ماجراییست که حواریون از عیسی درخواست میکنند تا «مائدهای آسمانی» برایشان نازل شود:
«هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَن يُنَزِّلَ عَلَيْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ؟»
در ظاهر، این خواسته نشانهی ایمان است؛ اما پاسخ عیسی حاکی از نوعی تردید است:
«فَاتَّقُوا اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ»
از دیدگاه یونگی، این رفتار، نماد بخشی از روان انسان است که همزمان با تمایل به یقین، از مسئولیت ایمان نیز واهمه دارد. یعنی انسان میخواهد معجزه ببیند تا ایمان بیاورد، اما نمیخواهد بار آن ایمان را بهدوش بکشد.
اینجا سایه در قالب طلبکاری دینی بروز میکند: «اگر خدایی هست، باید خودش را اثبات کند». این حالت، در روان جمعی امروز نیز رایج است—وقتی انسان مدرن میخواهد جهان را فقط بر اساس منطق ابزارگرای خود بسنجند و در عین حال، از معنای عمیقتر زندگی فاصله گرفتهاند.
۶. بازگشت به صداقت روانی: راه ادغام سایه
سوره مائده، با وجود سختگیریهایش، بارها بر رحمت، توبه، و بازگشت به خویشتن تأکید میکند. پیامهای تکراری مانند:
«فَإِن تَابُوا وَأَصْلَحُوا... فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»
نشان میدهند که سایه، هرچند تهدیدی روانیست، اما میتواند به رشد منجر شود—اگر انسان آماده باشد که آن را ببیند و با صداقت به آن پاسخ دهد.
یونگ نیز چنین میگفت: سایه را نمیتوان حذف کرد، ولی میتوان آن را شناخت، پذیرفت، و در ساختار هویت ادغام نمود. این ادغام، مقدمهی ورود به «خویشتن» است؛ مرکز تعادل روان.
جمعبندی
سوره مائده، در نگاه یونگی، سورهی آزمون است: آزمون در وفای به عهد، در قضاوت اخلاقی، در قدرت، و در ایمان. این سوره، تصویری از روان انسان در مواجهه با بحرانهاییست که سایه را به سطح میآورند: خیانت، حسادت، تعصب، فرار از مسئولیت و طلبکاری از معنا.
اما این سوره در عین هشدار، راه بازگشت را نیز باز میگذارد. آنگونه که روانشناسی یونگ میآموزد، تنها با دیدن حقیقت درونی، حتی اگر تاریک و تهدیدکننده باشد، میتوان انسان سالمتری شد.
در دنیای امروز، که سایههای جمعی در سیاست، اقتصاد و دین بهشدت فعالاند، بازخوانی چنین سورهای میتواند نهتنها مذهبی، بلکه روانشناختی، درمانی و انسانی باشد.
سفر در اندیشه، در ۱۰ دقیقه
در اکو کاغذ، ادبیات، فلسفه و تاریخ را با نگاه یونگی تحلیل میکنیم. خلاصه ۱۵۰ کتاب و ۵۰ متفکر، در پستهایی ۱۰ دقیقهای ⏳ همیشه رایگان 📚✨ برای ورود، دکمهی زیر را بزنید 👇
ورود به اکو کاغذ
مطلبی دیگر از این انتشارات
مکتب فکری ژان پل سارتر (Jean-Paul Sartre)
مطلبی دیگر از این انتشارات
مکتب فکری ژاک دریدا (Jacques Derrida)
مطلبی دیگر از این انتشارات
ارتباط حرکت اسپیرالی و افسردگی در اسلام