a.bavafa444@gmail.com
تحلیل یونگی سوره الضّحىٰ

سوره الضّحىٰ و بازگشتِ نور پس از غیبتِ معنا: خوانشی یونگی از تاریکی موقت روان، دلآسودگی پس از اضطراب، و یافتن خویشتن در مهر و خدمت
سوره الضّحىٰ یکی از لطیفترین و شخصیترین سورههای قرآن است که با لحنی دلنشین، آرام، و در عین حال عمیق آغاز میشود. سورهای که به ظاهر خطاب به پیامبر اسلام است، اما در ژرفترین سطح، خطابی روانشناختی به هر انسانی است که لحظهای دچار گمگشتگی، تنهایی، یا تردید میشود.
در خوانش روانشناسی تحلیلی کارل گوستاو یونگ، این سوره را میتوان روایت روان از عبور از شب تار، بازگشت نور، و آرامگرفتن نفس پس از طوفان سایه دانست. سورهای دربارهی امید، دربارهی انتظار، و دربارهی بازسازی پیوند درونی با معنا.
۱. سوگند به صبح: بازگشت نور به روان
«وَٱلضُّحَىٰ، وَٱلَّيْلِ إِذَا سَجَىٰ»
ضحىٰ (صبحگاه) زمانیست که خورشید آرام آرام ظاهر میشود، نه ناگهانی. بر خلاف شب که در «سَجیٰ» یعنی «سنگینی، آرامش و خاموشی» فرو رفته است.
در روانشناسی یونگی، این دو زمان، دو وضعیت روانیاند:
- شبِ ساکن: دورهای که انسان در تاریکی، ابهام، یا افسردگی بهسر میبرد. گویی معنا خاموش شده و روان در سکوتی بیپاسخ فرورفته است.
- ضحىٰ: بازگشت تدریجی نور آگاهی، باز شدن درونی، و رسیدن به آرامش و دیدن حقیقت.
یونگ بارها تأکید میکرد که خاموشی معنا، بخشی از رشد روانیست، نه نشانهی ویرانی. ضحىٰ میآید، اما نه با فریاد—با نجوا.
۲. نه رها شدهای، نه فراموش
«مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَىٰ»
این آیه، جوهرهی درمان در روان درمانی تحلیلی است:
روان تو را رها نکرده—even اگر چنین احساس کنی.
یونگ میگوید:
«در تاریکترین لحظهها، روان تو همچنان با توست؛ فقط صداها خاموش شدهاند تا چیزی را در سکوت بشنوی.»
این آیه، مانند صدای نرمی از خویشتن (Self) است که به ایگو میگوید: در راهی، حتی اگر نمیفهمی. ادامه بده.
۳. آینده روشنتر از گذشته
«وَلَلْـَٔاخِرَةُ خَيْرٌۭ لَّكَ مِنَ ٱلْأُولَىٰ»
در روان، این جمله دعوتی است به اعتماد به روند تحول. نه به گذشته بچسب، نه از امروزت نتیجه بگیر—آیندهات، اگر همراه با دیدن و آگاهی باشد، شادتر و ژرفتر خواهد بود.
این، نقطهی مقابل نگاه سایهزدهی ایگویی است که میگوید: «همیشه همینطور خواهد بود.»
اما خویشتن (Self) یادآوری میکند: نه، این صرفاً مرحلهای گذراست.
۴. خشنودی روان: آرامش پس از عبور
«وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَىٰ»
در روانشناسی یونگی، رضایت حقیقی نه از بیرون، بلکه از آشتی درونی ایگو با ناخودآگاه میآید. این رضایت، نشانهای از آن است که فرد خود را شناخته، پذیرفته، و رابطهای مثبت با سایهاش برقرار کرده است.
اینجا، سوره نوید میدهد که پس از گذر از شب، روان دوباره احساس معنا، مهربانی و خرسندی خواهد کرد.
۵. بازخوانی گذشته: رشد در دل رنج
«أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًۭا فَـَٔاوَىٰ، وَوَجَدَكَ ضَآلًّۭا فَهَدَىٰ، وَوَجَدَكَ عَآئِلًۭا فَأَغْنَىٰ»
در روان، این سه مرحله را میتوان چنین تفسیر کرد:
- یتیم بودن: نماد احساس رهاشدگی در روان—وقتی ایگو بدون پشتیبان در برابر دنیا قرار میگیرد. اما روان تو را «پناه» داد.
- گمگشتگی: لحظههایی که فرد معنا، مسیر یا اعتماد به خود را گم میکند—اما راهنمایی درونی (خویشتن) راه را نشان میدهد.
- نیازمندی و غنا: نه فقط مالی، بلکه روانی—از فقر معنا، به غنای درک.
این نگاه دوباره به گذشته، نوعی بازنویسی روانی روایت خویشتن است. یونگ آن را بخشی ضروری از فرآیند درمان میدانست.
۶. یتیم را مران: مهربانی با کودک درون
«فَأَمَّا ٱلْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ»
در روان، یتیم صرفاً کودک بیپدر نیست. یتیم، کودک درون ماست—بخش آسیبپذیر، خاموش، و منتظر توجه.
این آیه در واقع به ما میگوید:
مهربان باش با بخشهای رنجدیدهی وجودت. قهر نکن. انکار نکن. بر آنها غلبه نکن. بشنو و در آغوش بگیر.
یونگ میگوید:
«سایه همیشه با کودک درون آغاز میشود. تا وقتی آن را نپذیری، چیزی درونت گریه میکند—even اگر لبخند بزنی.»
۷. نیازمند را پس مزن: پاسخ به فریادهای درونی
«وَأَمَّا ٱلسَّآئِلَ فَلَا تَنْهَرْ»
در سطح روان، «سائل» همان صدای درونی توست که چیزی میخواهد: توجه، معنا، پاسخ، تماس.
اگر این صدا را سرکوب کنی، روزی فریاد خواهد زد. اما اگر بشنویاش—even اگر نتوانی تمام نیازش را برآورده کنی—روانت سالمتر خواهد بود.
۸. نعمت را یاد کن: حضور در لحظهی روشن
«وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ»
در روان، این نعمتها نه فقط داشتههای مادی، بلکه لحظههای شهود، آگاهی، بینش، و اتصال به معنا هستند.
حدیثکردن از این نعمتها، یعنی حفظ تماس با روشنایی درون، وقتی شب روان دوباره بازمیگردد.
یونگ میگفت:
«نباید فقط از تاریکی حرف زد. گاهی هم باید خورشیدِ درون را بلند فریاد زد.»
جمعبندی
سوره الضّحىٰ، در خوانش یونگی، روایت حرکت روان از خاموشی به روشنایی است: از شب اضطراب و خاموشی معنا، تا صبحِ آرام و رضای درونی. از انکار کودک درون، تا پذیرش او؛ از فراموشیِ ریشه، تا آشتی با گذشته. این سوره:
- روان را در آستانه بازسازی معنا قرار میدهد،
- مراحل گمگشتگی و بازگشت را مرور میکند،
- و در پایان، به آرامشی میرسد که فقط از «دیدن و پذیرفتن» میآید.
پیام نهایی سوره چنین است:
«اگر اکنون شب است، نگران نباش. ضحىٰ خواهد آمد. و تو، دوباره رضایت را در روانت خواهی چشید. فقط یادت باشد: کودک درونت را بران، صدایت را خاموش نکن، و نورت را فراموش نکن.»
سفر در اندیشه، در ۱۰ دقیقه
در اکو کاغذ، ادبیات، فلسفه و تاریخ را با نگاه یونگی تحلیل میکنیم. خلاصه ۱۵۰ کتاب و ۵۰ متفکر، در پستهایی ۱۰ دقیقهای ⏳ همیشه رایگان 📚✨ برای ورود، دکمهی زیر را بزنید 👇
ورود به اکو کاغذ
مطلبی دیگر از این انتشارات
مکتب فکری هگل (Hegelianism)
مطلبی دیگر از این انتشارات
ترم 5 کیمیاگری یونگی - مفهوم "کیمیاگری روانی" در فرآیند تبدیل رنج به حکمت
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحلیل یونگی مفهوم تسلیم